2733
2734
عنوان

دوتابچه پشت هم

| مشاهده متن کامل بحث + 398 بازدید | 39 پست

بنظرتون ازمهرماه که پسراولم بیست ماهه میشه بزارمش مهد اذیت نمیشه بیشترواسه این بزارم که بتونه باهمسن وسالاش وقت بگذرونه خیلی هم دودل میشم اخه میترسم خوب باهاش رقتارنکنن 

در مورد کار خونه و آشپزی هم من فقط شب ها که شوهرم خونه بود انجام میدادم و در طول روز تمام وقت با بچه ها بودم وقتی میگم تمام وقت ینی در این حد که حتی دسشویی هم نمیشد برم تا جایی که با عرض معضرت دچار همرویید شدم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بنظرتون ازمهرماه که پسراولم بیست ماهه میشه بزارمش مهد اذیت نمیشه بیشترواسه این بزارم که بتونه باهمسن ...

مهد بذاری کار خودت چند برابر میشه من همه این راه ها رو امتحان کردم اولا با یه نوزاد رفت و آمدش خودش سختر از همه هست بعدش اینقدر تو مهد بچه مریض میشه که خودت کلافه میشی تمام ویروس ها رو هم میده به کوچیکه

منم یه پسر ۱۷ماهه دارم دخترم ۱ماهشه واقعا سخته 

من طبقه بالای مادرشوهرم اینا زندگی میکنم خیلی کمک میکنه پسرم همش پیششونه

الانم تمام کارای مربوط به پسرمو باباش انجام میده

زندگی من از آنجایی دگرگون شد که تو گفتی *دوستت دارم را بامن بسیار بگو*
2731

وای منم این دوران رو گذروندم

سخته ولی گذشت

دختر کوچیکه من کولیک شدید داشت

طفلی تا سه صبح گریه میکرد

بعضی وقتا اون یکی دیگه هم بیدار میشد

تازه اینا به کنار دختر دیگم کلاس اولی بود که حسابی هم تو درسا و مشقاش به کمک من نیاز داشت

خدا خودش کمک کرد

انشاءالله برات راحت بگذره

😊مرضیه هستم😊 خدایا همیشه شکرگزارت هستم ازت میخوام برا یه لحظه هم منو به حال خودم نذاری ببخش اگه امانتدار خوبی نبودم بهم کمک کن و توان بده که بچه هام رو طوری بزرگ کنم که فقط و فقط بنده خودت باشن و خوب بندگی کنن...خدای خوبم به حق پنج تن همه آرزومندای بچه رو به آرزوشون برسون...خدای خوبم به همه ما فرزندان سالم و صالح و خوش قدم و خوش روزی عنایت بفرما...الهی آمین حالا یه صلوات هم هدیه کنین به روح اموات

خیلی سخته، منم داشتم، بزرگترین اشتباهم این بود که کل توجهم رفت به دومی و اولی رو ناخوداگاه کم توجهی کردم و الان شدیدا به مشکل خوردم، دومی کوچیکه، اولی رو دریاب که خیلی بهت نیاز داره

خیلی سخته، منم داشتم، بزرگترین اشتباهم این بود که کل توجهم رفت به دومی و اولی رو ناخوداگاه کم توجهی ...


من الان تا وقت خالی پیدا میکنم با اولی بازی میکنم‌ اما کلا پسرم بهم وابسته نیست

زندگی من از آنجایی دگرگون شد که تو گفتی *دوستت دارم را بامن بسیار بگو*
من الان تا وقت خالی پیدا میکنم با اولی بازی میکنم‌ اما کلا پسرم بهم وابسته نیست

خیلی خوبه، من بعد از اومدن دومی ی جوری اولی رو بزرگ میدیدم و ناخاسته بهش کم توجهی کردم، الان خیلی راحت نمیتوتیم باهم ارتباط برقرار کنیم و خیلی خودم مقصر میدونم

2738
خیلی خوبه، من بعد از اومدن دومی ی جوری اولی رو بزرگ میدیدم و ناخاسته بهش کم توجهی کردم، الان خیلی را ...


نه خداروشکر من تو فامیلمون زیاد دیدم این موردو سعی کردم این اشتباهو نکنم. بچه اولم همش ۱ سال و نیمشه الان وقت بازی و شیطنتشه

زندگی من از آنجایی دگرگون شد که تو گفتی *دوستت دارم را بامن بسیار بگو*
منم یه پسر ۱۷ماهه دارم دخترم ۱ماهشه واقعا سخته  من طبقه بالای مادرشوهرم اینا زندگی میکنم خیلی ...

منم مادرشوهرم طبقه پایینه بنده خداتاجایی بتونه کمک میده ولی پسراولم خیلب شیطونه واقعاخستشون میکنه پسرمم خیلی به خودم وابستس البته وقتی باباش باشه زیادکاری بهم نداره حالاتصمیم گرفتم داداش کوجیکه خودمواین چهارماه پیش خودم نگه دارم که همبازیش شه کمتراذیت شه


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز