مامانم سر هر مسعله اي ميشينه و غصه خوردن و گريه
خودمم افسردگي دارم شديد يكم بيماري روحي
ولي دلم ميسوزه همش دلداريش ميدم راهنماييش ميكنممم
كمكش ميكنمم بخدا اكثر كارا خونه رو سر من
منم دارم خير سرم برا دكترا ميخونم
الان رفتم باز شروع كرد دو ساعت هرچي حرف زدم كف كردم بقران اروم نشد
ديگه تهش عصبييي شدم داد زدم أه ولش كردم اومدم
هرچي صدام زد نرفتم
روزه هم هس زنگ زد بهم ج ندادم
كارم بده بنظرتون چيكاركنم اخخههه
اصن ي ذره اميد نميده بهممم
😭😭😭😭اشكم در اومده بغضم گرفته😭😭😭😭😭😭😭خدايا 😭😭😭😭