ما تازه ازدواج کردیم هنوز سر خونه زندگیمون نرفتیم قبلشم نزدیک دوسال توی رابطه بودیم و بعدشم نامزدی و اینا تو اون مدت من کلا غرورم اجازه نمیداد ازش چیزی قبول کنم به عنوان پول مگه اینکه هدیه بهم میداد و میگفتم الان وظیفه ای نداره تا اینکه وقتی رسماً ازدواج کردیم دیدم واقعا خیلی شل گرفته نسبت به من و توی خرج و مخارج تعارفی نمیزنه بعد از طرفی خرج خانوادش میکنه الان مدتی هست که گاهی بهش فشار میارم مثلاً هر دو ماهی بیست سی تومن میگیرم میگم باید طلا بخرم یا اینکه هی میگم دو تومن بزن پنج تومن بزن خلاصه خیلی پول ازش میگیرم و الان بین عذاب وجدانم و اینکه دارم کار درستی میکنم موندم آخه همسرم کلا برای خودش هیچی خرج نمیکنه زیاد به خودش نمیرسه ولی از اونور دیدم من اگه نگیرم بازم خرج خودش نمیشه خرج خونشون میشه برای همین میگم حداقل عادتش بدم برای من خرج کنم که وارد زندگی شدیم بتونم پس انداز کنم به نظرتون چه راهی درسته
این رقما هم پولی نیست، یه شوینده اب رسان ضد افتاب بخری این پولا تمومه
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
وظیفشهاین رقما هم پولی نیست، یه شوینده اب رسان ضد افتاب بخری این پولا تمومه
منم زیاد ولخرج نیستم به خودم میرسم ولی رعایت هم میکنم خیلی وقتا البته به قول شما هزینه ها هم زیاده ولی من قصدم فقط عادت دادنشه به خرج کردن برای من چون اصلاااا خیالش و نداشت که حداقل بتونم رفتیم تو زندگی یکم پس انداز کنم
کارت درسته به شرطی که اگه دیدی آدم خوبیه بعدها نیاز شد از طلاها بهش سهم بدی
آره حتما میدم الان قصدم فقط عادت دادنشه که عادت کنه من هزینه دارم چون قبلش هییییچ به روی خودش نمیاورد ولی هدفم اینه که رفتیم سر زندگی یکم بتونم برای دوتامون پس انداز کنم
زن و شوهر باید مکمل هم باشند دیگه اون خرج کردن و پس انداز بلد نیست تو ببر تو خرجش کن تو پسانداز کن کارت درسته عذاب وجدان برای چیه بری زیر یه سقف فکر کنه تو خرج نداری اذیت میشی از الان خیلی بهتر
منم زیاد ولخرج نیستم به خودم میرسم ولی رعایت هم میکنم خیلی وقتا البته به قول شما هزینه ها هم زیاده و ...
خیلیم قشنگ واسه خودت خرج کن
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی