شهریور امسال عقدم بود ۴۰۰ سکه
جریانشم اینجوری بود ک بابام میخاست ردش کنه
دست ب سرش میکرد
میگع فلانی اگه دخترمو میخای ۴۰۰ سکه باید قبول کنی
همسرم میگه قبول میکنم با کمال میل
حالا فکر کنید پدر همسرم از اونایی بود ک میگفت مهریه فقط ۱۴ سکه و کمتر
ی جاریم مهریش ۱۲ سکه اون یکیم ۱۴
جلو خونوادش وایساد شب خواستگاری گفت قبول میکنم
کسی دخالت نکنه
( وسط دردم این خاطره شیرین یادم افتاد)