2777
2789
عنوان

دیگه خسته شدم از دست شوهرم

142 بازدید | 18 پست

بچه ها من دیگه مغزم نمی‌کشه خسته شدم تو رو خدا یه راهی جلو پام بزارید 

وگرنه کارم به خودکشی میرسه

دو ماهه مادرم فوت کرده این خون به دل من کرد

من تا میرفتم شهر بابام اینا 

این شروع میکرد که دیگه خانواده دار شدی ( قبلش ارتباط خاصی با خانواده نداشتم بابت یه سری مسایل شخصی)

الان بابام تنها شده عزاداره

من باید میرفتم بهش رسیدگی میکردم در حد خودم

الان هم که دیگه نمی‌رم 

۵ تا بچه ایم‌ قرار شده ماهی چند روز بریم هر کدوم پیشش

به اینم اولش گفتم 

جوگیر شد گفت باشه الان هم نمیگه نرو

اما با من سر جنگ گرفته 

چه میدونم حسودی می‌کنه چه مرگش هست

اون شب که خونه پدرم بودم شروع کرد پیام داده و فحش دادن و نفرین 

هر چی من میگم چی شده اون فحش میداد

بعد گفت امیدوارم داغ بقیه عزیزات رو هم ببینی

امیدوارم بمیری داغت بمونه رو دلم خانوادت و...

بعد من هیچی نگفتم

گفتم از من خسته شدی رک بگو انتظار دارم کنارم باشی تو این غم 

گفت آره از روز اول هم تو التماسم رو کردی بیام بگیرمت

در حالی که اینجوری نبود 

اون پا پیش گذاشت منم بهش گفتم آره من بهت حس دارم 

همین ...

چون میشناختمش از قبل ولی من در جوابش گفتم حتی اگه حرفت درست باشه هم اره من برای کسی که دوسش داشتم التماس کردم تو چیکار کردی برام؟

خلاصه انواع  و اقسام توهین ها داره بهم میشه

الان هم باز رفته سر کار من خونه م

پیام داده که تو دزدی پولای منو دزدی و خرج کردی و الان منو تحویل نمی‌گیری

‌چرا انتظار داره من بعد اونهمه توهینی که به خودم و خانوادم کرده بپرم بغلش؟ انتظار نداشته باشم عذر خواهی کنه؟

من اومدم از خونه بابام چند روزه و همه کارا و انجام میدم فقط نمیتونم کنار کسی که به مادر خدا بیامرزم توهین کرده و به شخصیتم توهین کرده بخوابم

باید میومد عذرخواهی میکرد برا حرف های ناحقش

اما کوتاه نمیاد

الان میگه از خونه برو

منم گفتم من نمی‌رم هر کس این زندگی رو نمی‌خواد بره 

گفتم تو هنوز بچه ای بزرگ نشدی. دیگه بسه مدارا کردن

خستم کردی

خرج خونه رو دو تایی می‌دادیم تازه من بیشتر

الان من شدم دزد و...

نمی‌دونم مشکلش چیه چرا نمیاد حرف نمیزنه در مورد مشکل فقط دعوا مسکنه

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

شاید وقتی نیستی اذیت میشه یا از چیزی میترسه قبل این اتفاق هم این رفتارهای بد داشت؟


نه تا این حد نبود معمولی بودیم و مشکل خاصی نبود

من بارها بهش گفتم بیا در موردش حرف بزنیم حلش کنیم اما گوش نمی‌ده 

شوهرت چند ساله هست؟!کلا انگار قدرت درک موقعیت و حل بحران نداره!


۴۱ سالشه به خدا اندازه بچه ۸ ساله متوجه کاراش نیست

اولین چالش زندگی ما بعد چندین سال مرگ مادرم بود

اما گند زد توش نه کنارم بود نه کمکی کرد فقط رو به روم تو جنگ بود 

خودخوری و نشخوار ذهنی داره توی ذهنش باهات دعوا کرده بعد که حسابی ازت عصبانی شد پیام میده


خب مگه من چیکار کردم من که همیشه همه جوره کنارش بودم 

چه مشکلی داره؟ الان برنامه زندگیمون کمی عوض شده همین 

دیگه چرا باید همچین بلوایی به پا کنه

اول از همه خدا مادرتون رو رحمت کنه و صبر به شما بده دوم اینکه انتخاب خودت بوده احتمالا بدون رضایت پدرو مادر خدابیامرزت پس نباید از ایشون گلگی کنی  شما با شناخت از اخلاق و رفتار و گفتار شوهرتون باهاش ازدواج کردید  دیگه  الان باید  یا تحمل کنید یا تصمیم درست حسابی بگیرید ، با توجه به گفته های خودتون شوهر شما مشکلات روحی روانی فروانی داره  و صددرصد باید با کمک مشاورو روانپزشک و روانشناس درمان بشه احتمال زیاد  هم مصرف قرص یا مواد روان گردان باید داشته باشه  وگرنه آدم نرمال و طبیعی  این رفتارهارو نداره. 

خب مگه من چیکار کردم من که همیشه همه جوره کنارش بودم چه مشکلی داره؟ الان برنامه زندگیمون کمی عوض شده ...

همیشه عادت نداشته غذاش به راه باشه؟

میری خونه بابات ازش احوالشو میپرسی؟

عادت ب تنهایی داره؟

اگه مشکلاتتون رو قبلا هم با حرف زدن حل نمیکردین کار سخت میشه 

همسر من دیگه بجای حرف زدن دعوا هم نمیکنه فقط سکوت و بی محلی میکنه خیلی خیلی سخت و آزار دهنده س

اول از همه خدا مادرتون رو رحمت کنه و صبر به شما بده دوم اینکه انتخاب خودت بوده احتمالا بدون رضایت پد ...


ممنون

چه ربطی به خانواده داره عزیزم ؟ خانوادم راضی بودن و باهاش خوب هم بودن مشکل من و خانوادم شخصیه و ربطی به شوهرم نداشته

چون انتخاب خودم بوده باید دهنم سرویس بشه این چه حرفیه؟ 

معلومه که هنوز هم پای انتخابم هستم ولی این چالش بزرگی هست که پیش اومده و ایشون همراهی نمیکنه برای حل کردنش و من دیگه تمام تلاشم رو کردم و الان دیگه کم آوردم که اومدم نوشتم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792