میگم بچه مریضه این ویروس جدیده گرفته میگه بگیر برا هفته بعد میگم ماشین لباسشویی خرابه میگه الان مادرم خونش تا بره بعد درستش میکنم انقد ذوق داره که دارم ذوق مرگ میشه من قبلاً خانواده من اومدم انقد بد اخلاقی در اورد که مادرم فهمید نموند رفت وقتی مادرم اینجا بود گفت بیا بریم شما بگردیم مامانت اینا نیان
الان مادر خودش اومد این مرد تا سر کوچه هم نمیره میگه مامانم ناراحت میشه ولش کنیم منم ماشین لباسشویی رفتم یکی جدید گرفتم انقد کفری شد دعوام کرد گفتم تا تو باشی یه گله ادمو از برادر شوهر و مادرشوهر جاری رو بندازی کردن من خودتم بیخیال بتمرگی تو خونه بداخلاقیات برا من باشه