مادرشوهرم برای طبقه خالی خونم برنامه ریخته بود جاریم رایگان بیاد بشینه من نزاشتم زودتر دادم اجاره به عروس داماد
دیروز مادرشوهرم و جاریم سرزده اومدن خونم
اومده بودن پنجره هارو اندازه بگیرن بدن پرده بدوزن 😂😂😂😂😂🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️
یعنی ک*ث*ا*ف*ت*ها حتی منم آدم حساب نکرده بودن یه درصد پررو پررو اومده بودن اندازه بگیرن جاری خانوم پرده بدوزه
شوهرمم از ترس یا خجالت نگفته بود کرایه دادیم ما
بعد دیدن دادم اجاره اثاث چیدن
دوتایی از حرص سیاه شدن😂😂😂🤦🏻♀️
جاریم پاشد قهر کرد گریه کرد رفت مادرشوهرم در نهایت پررویی موند😂😂
بهش گفتم زیاد تو زندگی من دخالت کنی گل پسرتون رو بیرون میکنم از خونم بیرون برای این پسرتم دنبال خونه باشی😂😂😂با شوخی خنده خنده گفتم
عین موش یه گوشه عین افسرده ها نشست شام خورد رفت
انقدر خواستم احترام نگه دارم فکر کرده بود احمقم
میتونه سوارم شه
پشماشون ریخته بود اون روی منو دیده بودن😂😂🤦🏻♀️