به نظرم باید مادرت بگه
البته من به دخترم گفتم اون خودش اول باید به داداشت بگه بالاخره رفیقن با هم
عزیزم اشکالی نداره که ...میخواد بیاد خواستگاریت ازدواج کنید.کارخلاف شرع نمیکنه که.بگو مادرش تماس گرفته بیان خواستگاری.بگو خودمم اوکی هستم که بیان.
میدونی اینا یه خط قرمز رو رد کردن
دیگه استرسی هست
جالبتر این که این پسره فقط دختره منو چند سال زیر چشمی نگاه میکرد یجوری که دل آدم کباب میشد
تا اینکه دخترم به من گفت از این خوشش میاد منم بهش گفتم بهش پیام بده
خلاصه الان اوکین
ولی هر دو از لین میترسن البته ما بجز من کسی خبر نداره
و به قول دخترم هیچ وقت نباید بفهمه داداشم
اره والا خیلی طبیعیه
ولی اون همیشه میخواست بره مسافرت منو میسپرد مثلا دست دوستش میگفت اینم عین خواهر خودته این پسره همش تو خونمون رفت و اند داشت میگفت از چشمام بیشتر بهش اعتماد دارم به ناموس من چپ نگاه نمیکنه
این میگفت ما هی شرمنده میشدیم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
