دختره توی اون زمان زده زیر کاسه و کوزه با اون برو و بیا رفته زن یه ادم مزخرف شده که هیچی نداره توقع داری باباش دامادو ببوسه بزاره بالای خونش؟
اصلا وظیفه ای نداشته که به دختره پول بده دمش گرم این از مرام خودش بوده همونو داده
توی کتاب گفته یه شب مست میشه و خامش میکنن بره عصمت رو بگیره که طبیعی بوده توی اون زمان که پسر براشون خییلی مهم بوده اینم دوست داشته پسردار بشه هیچ وقتم زن دوم رو به زن اولش ترجیح ندادههم هوای اینو داشته هم هوای اون
ادم حسابی بود که وقتی محبوبه خواست جدا بشه هواش رو داشت نذاشت کسی توی اون خونه بالاتر از گل بهش بگه
اینا همه توی اون زمان خیییلی حرف بوده