پدربزرگم فلج نمیتونه حرکت کنه و خیلی پیره چند وقته خانواده پدریم سر ارث درگیرن
پدربزرگم به عموی بزرگم ارث بیشتری داده چون اون بیشتر کاراش میکرده میبرددش دکتر مثل پرستار کنارش بوده و دوسش داشته
عموی کوچیکم که معتاده سر ارث و میراث با عموی بزرگم دعواش میشه و چاقو میزنه تو شکمش الان عموم بیمارستانه ما هم رفتیم پیش پدر بزرگم حرف نمیزنه و اشک تو چشاش جمع شده، 😭😭😭😭😭😭😭😭 خیلی نگران عموم و پدر بزرگم هستیم دعا کنین عموم زیاد آسیب ندیده باشه خدایاااااا خودت به دادمون برس😭😭😭😭😭😭😭😭