تو تاپیک های قبلی ازش گفتم که چهارسال تو رابطه بودیم بعدش سر خیانتاش کات شد آخرین بار بهم گفته بود ک میرم سربازی و میام یا ب تو وفادار میشم یا ب یکی دیگه خب گفتم که بری و بیای دختر بهتر از من نبوده برات که فقط با خودت باشه و اولین هاشو باتو تجربه کرده پای همه بدیات چهار سال وایساده خودشم قبول داشت آخرین بار تو تاپیک قبلی گفتم چرا با خواهرم دعوا شد یعنی پسر عمم میشه خواهرم فهمید گفت ازت سو استفاده میکرده حتی بهش پیام داد و هزار تا حرف بهم دیگه زدن و اونم گفت که بهترین دختری ک من تو عمرم دیدم ولی دوسال که رابطه ما تموم شده (درحالی که دو هفته پیشش تموم شده بود )خلاصه گفت بخاطر کارای خودش تموم شد بهش گفتم اینستا نباید داشتی باشی ولی داشت (درحالی که من هر موقع میگفت حذف میکردم موقع هایی که میدیدم رل زده از لج نصب میکردم)گفت بهش گفتم نباید بری پارک رفته بهم دروغ گفته و منم نمیتونم ی آدم دروغگو و رو بخام و بهش بگو ک نمیخامش ولی خیلی حرفایی بعدی خواهرم بهش زد و .. خلاصه من از کل مجازی رفتم فقط همینجا اومدم با شما درد و دل کنم دل کندن سخته درسته نفرت دارم ازش ولی همیشه تو فکرم هرشب خوابشو میبینم باخودم میگم دیگه بیخیال شو بعد از اون همه حرمت که شکسته شد چیزی درست نمیشه ادم درست نبود ولی دله دیگه فقط جهت درد و دل بود اگه راهی هم میدونین بهم پیشنهاد بدین ممنون میشم