وقتی خیلی ناامید بودین و خدا کمکتون کرد در تاریک ترین لحظه به دادتون رسید
یه شب داخل بغل خواهرم ضجه زدم از ناراحتی از غم از غصه
فردا صبحش همه چی خیلی ارومتر شده بود. حس کردم واقعا خدا صدامو شنیده
برای من خیلی عجیب بود تو شرایط سختی بودم شاید ده سال اما همیشه خوب بودنو انتخاب کردم. اخرش جوری پیش رقت که هم خودم هم کل فامیل برگاشون ریخت و الان بهترین زندگیو دارم و از همه اون مشکلات راحت شدم
اره عزیزم نمازخواندن دعا کردم خیلی کمکم کرد میشه بیای تایپک قبلم این کار ک گفتم انجام بدی واس هر دومون خوب ممنون میشم
ابروی شغلیم در خطر بود بهم تهمت زدن من هیچ مدرکی نداشتم برای بی گناهیم دلشتم سکته میکردم خدا جوری بدادم رسید بیگناهی منو ثابت کرد هنوز باورم نمیشه همه چیو خودش درست کرد
تا دلت بخواد تجربه خوب داشتم
من یه زمانی قسط داشتم خیلی زیاد بود قسطام
درامدم ۷ ۸ سال پیش ۹ میلیون بود من ۱۵ میلیون قسط داشتم
چون علاوه بر اینکه کارمند بودم برا خودمون یه شغل ازاد باز کرده بودیم جنس خریده بودیم.
حالا من باید روی حقوق کارمندیم ۶ میلیون هم میزاشتم و میدادم به بانک
دقیقا همون ماه که قسطای بانک شروع شد همکارم از سر کار رفت صاحبکار گفت که کارای اینم انجام بده برات ۶ میلیون اضافه میدم
چند بار هم از مرگ حتمی نجات پیدا کردم. خواستی اینم تعریف کنم
یه بارم داشتم سر چهار راه میرفتم یه گربه اومد لای دست و پام
گیجم کرده بود آویزون میشد از شلوارم میدویید اینور اونور
خلاصه که نمیزاشت من راهمو برم
من با همین گربه درگیر بودم هی میگفتم برو اونور با دست و پام ولی نمیرفت همون لحظه یه ماشین با سرعت خیلی زیاد اومد تو چهار راه کوبید به سه تا ماشین خودشم رفت تو جدول
اگه میرفتم داخل چهار راه مرده بودم گربه نزاشت برم.
چندین بار هم تو رانندگی چند تا تصادف مرگبار رو رد کردم به صورت خیلی شانسی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
