عمل جزیی داشته که الان خوب شده میتونه بلند بشه اصلا از روز اول بلند میشد حالا بیمارستان پیشش موندم هر روز هم رفتم غذای خودشو بچهاشو درست کردم خودش باید آبکی بخوره
شوهرم ازم دست نمیکشه منم کار میکنم درس میخونم هی میگه برو پیش مادرم
مادرش نزاشت خونه بنامم کنه شوهرم با وام ازدواج و طلاهای خونه بابام حلقه و همه چیمو دادم از مادرم طلا هم قرض کردم اما مادر شوهرم نزاشت بنامم کنه پشیمونش کرد نصفشو زد بنامم
حالا هی بهم میگه برو پیش مادرم دعوا میکنه بام