خانوما کیا ب سرکتاب اعتقاد دارن بیاین تعریف کنم

قبلش بگم من یبار بخاطر اینک دوست پسرم خیلی بیتوجه اون اولای رابطه ک عادت نکرده بودم هنوز بهش گفتم ک خیانت میکنی و هرچی از دهنم درومد گفتم بد استخاره باز کردم با حرف اون خانومی ک استخاره بازکرد بهش گفتم خیانت میکنی اون موقع نمیدونستم استخاره خیانت اینارو نشون نمیده بد رفتم پیش این خانوم ک سرکتاب باز میکنع اصلا نگفتم مشکلم چیه خودش گفت ک تو بهش ی تهمت زدی و با حرف ی زن این کارو کردی و ازت ناراحته یبارم با دوست پسرم کات بودم برگشت گفت ک میاد ولی بازم میره نمیمونع دوست نداره راست میگه اومد ولی اون رفت من دعوا اینا راه ننداختم خودش رفت بدشم رفتم پیشش گفتم راجبش اینو گفتی گفت نه اون موقعه دوستت نداشت الان داره بد ما دوباره کات کردیم یعنی من کات کردم سر اینکه ی چیزی تو خونش بودیم اورد منم گفتم ک چرا باید همچین چیزی داشته باشه و فلان و هرچی از دهنم درومد گفتم و کات کردم بد این خانومه زنگ زدم گفت خودش برمیگرده و خیانتم نکرده بد سر ازدواج خاهرم با شوهرش رفتیم پیش این خانوم گفت ک پسره غد و ی دندس دو طرف باید کوتاه بیان تا بشه دقیقا همون شد یا مثلا میگفت باید ی معجزه بشه تا ازدواج کنن ی اتفاق افتاد تو مایع های معجزه بود واقعا بد مثلا این خانومه از کجا میدونست من با دوست پسرم دعوا کردم یا بهش تهمت زدم من فقط رفتم گفتم ی سرکتاب باز کن ببین کسی ک میخامش ستارهامون جفته یا نه همین 

بد چند روز پیش دوباره حضوری رفتم پیشش سرکتاب باز کرد بد من فکر میکردم ی مریضی دارم این خانومه گفت ندازی نگران نباش اما من تمام علاعمشو داشتم ازمایش دادم دیردز زنگ زدم ازمایش گاه گفت منفیه بد رفتم پیشش برگشت گفت پسره برمیگردع دبدارم دارین فقط زبونش بگیر

از اینکه این زنه راست میگه شک ندارم

چی برادر تو چیه

خب دودلم همین فقط 

بد میگه خیانت نمیکنه چند بارم باز کرد بد اون میگه خیانتی نیس ولی بازم ی جوریم

مشکلت از چی بود دعا داشتی؟

میگم بردارت چی شده با دعا و اینا از زندگیش زده شده؟

خب من اصلا این کارارو نکردم و هنچین مشکلاتی ندازیم مشکل ما چیز دیکه