2777
2789

خانوما بابای من معتاده و بسختی خانوادم که روستا زندگی میکنن رو میبره شهر برای دکتر و ...

خونه ما هم شهره 

بعد خواهرم هم این وسط دندوناش رو ارتودنسی کرده 

هعی ماهی یکبار باید بیاد شهر 

بعد برای فردا باید بیاد دکتر 

داداشم و خودش برای فردا صبح وقت دکتر گرفتند یه دکتر دیگه 

ما الان شهرستان هستیم ماشینمون وانته 

مامان بابام انتظار دارن شوهرم ماشین اونا که سواری هست رو برداره خواهر برادرم رو ببره خونمون 

بعد دوباره شوهرم بدظهر که از سرکار تعطیل شد بیارتشون روستا 

یه ساعت راهه 

بعد یا اینکه بابام خودش ماشین رو سوار شه بیاد دنبال داداش و آبجیم اونجا ماشینارو عوض منن

بعد من ناراحتم میگم اولا شوهرم برای خانواده خودش اینکارو کنه بیارتشون شهر دوباره برگردونه ناراحت میشم 

یا مثلاً خانوادم این انتظار رو از شوهرم دارند ناراحت میشم 

یا برام مسئولیت گنده ای هست 

میترسم 

میگم اتفاقی بیوفته از من میبینن 

مثلاً خواهرم تنهایی می‌رفت برای دکتر ارتودنسی 

بابام زنگ زد گفت من فکر کردم با تو می‌ره!!!!

من بچه چهار ماهه دارم :|||چطوری آخه باهاش برم دکتر که تنها نره 

الان ناراحتیم حقه یا نه؟!

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

توقع بیجا دارن 

از تو توقع ندارن از شوهرت دارن منتها روشون نمیشه مستقیم بگن 

جهنم همین دنیاست بزار مارو بسوزونن...اگر به حس ششم ف...ال و طلسم و دعا گرفتن و مولا و نفرین و کارماشو پس داد اعتقاد داری  لطفا منو ریپ نکن ...حس و شهود پایه هاش سسته...درست مثل تارهای عنکبوت ...در ضمن من بلد نیستم دلداری بدم  اگر بلد باشم راه حل میدم منتقد خوبیم هستم ...یه آدم معمولی که معمولی بودنشو پذیرفته 

حق با شماست، پدر و مادرا بچه آورون، باید مسئولیت بچه خودشون رو قبول کنن، توقعشون بیجاست

حس شما درسته

شوهر من برای خانواده ام همچین کاری نمی کنه، درخواست هم کنم ، خودم خراب میشم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792