2777
2789
عنوان

عذاب‌وجدان دارم که نتونستم

248 بازدید | 19 پست

تو هیچ زمینه‌ای موجب افتخار مامانم شم و خوشحالش کنم ازدواج شغل درگیری با افسردگی و مثل جنازه بودن 

همیشه دست تنها زندگی رو به دوش کشید هیچوقت کوتاهی نکرد بزرگترین آرزوم اینه خدا بهش صبر بده و منو زودتر از دنیا ببره اون لیاقتش خیلی بالاتر از اینا بود که یه بیمار روانی دخترش باشه😔💔 کاش هیچوقت به دنیا نمیومدم 

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

به دنیا اومدنت دست خودت نبودهپس خودتو سرزنش نکنمادر هم براش مهم نیست تهش چی میشهخالصانه دوست داره و ...

وقتی مثل خیلی از مادرا آرزوهای نرمال داره و من آنرمال توانایی برآوردن هیچکدومشو نداشتم چه لزومی داشت باری اضافه روی دوشش باشم؟ 

آبجی گل چرا این حرفو میزنی ؟ همینکه احساس مسیولیت می‌کنی خودش خیلیه شاید شرایط محیا نشده و .... ایشالله خودت لبخندو بهش هدیه میدی🌹🌹

👷‍♂️👨‍💼🙋‍♂️از میانه روی، خوش بختی پاک سر می زند.⚘⚘
منظورت از ارزوهای نرمال چیه

مادرم مثل مادرای دیگه آرزو داشت شاغل شدنمو ببینه ازدواجمو اما من افسردگی شدید گرفتم هنوز دارم به خاطر یکسری شرایط تصمیم عاقلانه این بود ازدواج نکنم بابت پیدا کردن شغل با وجود شرایط روحیم واقعا دارم میجنگم اما خیلی کند خیلی کند ولی برای همین میزان حرکت واقعا دارم جون میدم چون اصلا نمیخوام زندگی رو و دلم میخواد تمام شه 

خیلی کار مشکلیه که وقتی هیچی برات مهم نیست چون زنده‌ای مجبور باشی حرکت کنی من خیلی وقته الکی هوا رو هدر میدم 

و وقتی پیر شدن و اون حجم زحمت مادرم رو از زمان کودکی تا الآن میبینم که حتی نتونستم یه کادو براش بخرم که نمیتونم ازدواج کنم هیچوقت چون تصمیم درست اینه حتی اگه خودم واقعا نخوام واقعا عذابم میده چه گناهی کرده که من داغون خدا زده باید دخترش باشم 

آبجی گل چرا این حرفو میزنی ؟ همینکه احساس مسیولیت می‌کنی خودش خیلیه شاید شرایط محیا نشده و .... ایشا ...

ممنونم از همدردیت ولی اگر واقعیت رو می‌دیدی خودت هم برام آرزوی مرگ میکردی 

از بس مادرم بدشانس و معصومه 

چرا افسرده شدیاز چ سنی شروع شد؟

خیلی دلایل دخیل بود از بیست و یک سالگی محیط متشنج خونه نداشتن امنیت روحی جسمی همه چی درگیری وجود عضو سمی در خانواده وجود شرایط خاص سادگی بیش از حد والدین خصوصا عدم مدیریت پدری مظلوم که دست خودشم نبود خودشم عذاب کشید و آخرم با دست خالی از دنیا رفت خیلی زندگیم بالا و پایین داشت به یکباره خودشو نشون داد تا جایی که افتادم به معنای واقعی کلمه زمین‌گیر شدم 

ممنونم از همدردیت ولی اگر واقعیت رو می‌دیدی خودت هم برام آرزوی مرگ میکردی از بس مادرم بدشانس و معصوم ...

خواهش میکنم من حقیقت رو در موردت گفتم میفهمم و فقط براتون آرزوی اینو دارم که زیبایی زندگی شامل خودت و مادرعزیزت بشه 🌹🌹

👷‍♂️👨‍💼🙋‍♂️از میانه روی، خوش بختی پاک سر می زند.⚘⚘
خیلی دلایل دخیل بود از بیست و یک سالگی محیط متشنج خونه نداشتن امنیت روحی جسمی همه چی درگیری وجود عضو ...

درکت میکنم

چون خودمم درگیرشم

یک لحظه بیا خصوصی، میخوام راجب ی موضوعی باهات حرف بزنم

خواهش میکنم من حقیقت رو در موردت گفتم میفهمم و فقط براتون آرزوی اینو دارم که زیبایی زندگی شامل خودت ...

ممنونم از دعای خوبت

 امیدوارم هر چی خیر و خوبیه اول نصیب مادرم شه من اینو میخوام فقط 


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792