ادم خوبیه همه چی برام تهیه میکنه ولی ادم عقده وکینه ایه ومادرش علیه من پرش میکنه ۱ماهه باخانوادم لج افتاده دیشب باهم مهمونی بودیم باخانوادم قهربودمادرم نگاهش میکرد اخم میکردوصداش میزد ج نمیداد درحالکیه من رفتم خونشون اخم کردم برای پدرمادرش بهم گف بروازاتاقم بیرون بخاب مادرشم بااینکه گوشام میشنیدداشت علیه من پرمیکردش دیشبم تاازمهمونی اومدبیرون حرصشورومن خالی کردوهزاران دروغ بهم گف علیه مادرم من خواستم اشتی کنن ولی....😔مجبورم طلاق بگیرم چون هردفعه میریم بیرون استرس دعوادارم هردفعه میریم خونه مایامهمونی استرس دارم خانوادش پیش قدم نمیشن برای حل مشکل بقران خستم قلبم ومغزم دردمیکنه ودستم لمس میشه ۱ماهه انقدرکینه ایه کوتاه نمیاددرحالیکه من خانوادش هرکاریم باهام کردن نگفتم بهش ک روزای خوبمون خرلب نشه ولی اون....😔😔😔😔نمیدونم چیکارکنم بخداطلاهامودادم خونه خریدحتی اونایی ک خودم خریده بودم ولی قدرنمیدونن ن خودش ن خانوادش
برو مشاور
چرا اینجا هرچی شد میخوان طلاق بگیرن😐خب برید مشاور
عزیزم این خانواده روزگارتو سیاه میکنن اکه الان دوسش داری نمیتونی بگیری بعد از اینکه برین زیر یه سقف بیشتر ازش خوشت میاد و سخت تر میشه همین الان که قطعی نیست بگیر و خودتو به عمر راحت کن
عزیزم اگه فقط همینه برو مشاور ببین باید چکار کنی
اسی کامل نخوندم فقط اولشو خوندم
ولی از من میشنوی طلاق بگیر بخدا به نفعته مادرشوهری که پر کن باشه زندگیتو داغون میکنه
وا اونوقت چی این آدمو دوست داری وقتی اون مادرشو به شما ترجیح میده شما چرا باید باهاش بری زیر یه سقف نامزدی برا اینجور چیزاس الان جدا بشی خیلی بهتر
جدا شو خودتو بدخت نکننننن
بیچاره خانوادت گیر چ دامادی افتادن
انگار داری ۱۲ سال پیش منو شروع میکنی، من ۱۲ سال زندگی کردم به امید خوب شدن اخلاقش، برای من حداقل همه میدونن عصبیه و اخلاق نداره
اسی جان.هر چی سریعتر جدا شو .تو به پدر و مادرت هم احتیاج داری و نمیشه که این هر روز سر هر بهونه ای با خانوادت قهر باشه و بی احترامی کنه.مادر خودشم که فتنه اس.فردا روز سر زندگی خودتون هم برید همین اش و همین کاسه اس.توی مراسم و عروسی و...شما شرکت نمی کنه و این باعث تحقیرت توی فامیلت میشه.نمیذاره خونه بابات بری.و یا باید تنها بری که همین باعث شنیدن سرکوفت و حرف از پدر و مادرت میشه.کلا هیچ وقت احساس خوشبختی با این بشر نخواهی کرد.من تجربشو داشتم
اشکال نداره اسی. تهدید به طلاق کنی ممکنه به خودش بیاد و خودش را جمع و جور کنه. منم دقیقا تو شرایط توام. مادرش بینمون نفاق و سردی انداخت. یک هفته است ی پیام هم به هم ندادیم و تو مسیر طلاق هستیم
