2410
2553

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

باسلام
مراحل طلاق توافقی

برای گرفتن طلاق توافقی زن و شوهر باید به همراه شناسنامه و عقد‌نامه به دادگاه بروند و فرم درخواست را پر و همه موارد و مسائل مانند حضانت فرزند، ملاقات او و امورمالی مانند مهریه، جهیزیه، نفقه و غیره را مشخص کنند و پس از تقدیم دادخواست طبق روال معمول، دادگاه به آنها تکلیف می‌کند هریک از زوجین داوری از میان بستگانشان معرفی کنند که باید با زوجین مذاکره و سعی در مصالحه کنند. اگر داوران به نتیجه نرسیدند گزارش خود را به دادگاه می‌دهند و دادگاه نیز براساس توافق زوجین گواهی عدم امکان سازش صادر می‌کند و آنها می‌توانند با ارائه گواهی به دفترخانه طلاق، صیغه طلاق را جاری و ثبت کنند.

گواهی عدم امکان سازش به مدت 3 ماه اعتبار دارد، یعنی اگر زوجین ظرف 3 ماه آن را اجرا نکردند دیگر اعتباری ندارد. گفتنی است شوراهای حل اختلاف درخصوص اختلافات خانوادگی با توجه به تقاضای طرفین می‌توانند برای اصلاح ذات‌البین دخالت کنند، در حالی‌که در طلاق توافقی افراد معمولا پیش از درخواست طلاق صحبت کرده و به توافق رسیده‌اند و اگر باز هم علاقه داشته باشند که جلساتی برای سازش و مذاکره بگذارند بالطبع به شورای حل اختلاف که فرصت دوباره‌ای برای سازش فراهم می‌کنند ارجاع می‌شوند.

ایجاد مشکل

معمولا پس از صدور حکم طلاق توافقی، شوهر هیچ اجباری برای آمدن به محضر ندارد و چون این طلاق با توافق طرفین صورت می‌گیرد به لحاظ قانونی رفتن به محضر هم باید با توافق طرفین باشد و نمی‌شود توافق طرفین را با الزام همراه کرد، بنابراین برای حل این مشکل شاید بهترین راهکار این باشد که طرفین الزام رفتن به محضر را هم جزیی از تعهدات خود در دادخواست ذکرکنند تا در نهایت در حکم دادگاه منعکس شود. در این صورت می‌شود الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است از دادگاه درخواست کرد.


در نوع دوم که یک طرف رضایت به طلاق نمی دهد و خانم شاید مهر بخواهند و آقا نمی دهد و در کشمکش هستند آن وقت است که باید کمربند رستم ببندی تا توان داری در ساختمان دادگاه خانواده بری بیایی بعد اگه خدا بخواد قسط بندی میشه بعد از دو سه سال بالاخره می تونی طلاق بگیری و اونوقط می گی بای بای

نکته : اگه بچه داشته باشی مطمئنا فرزند به پدر میرسه در صورت ناتوانی پدر به مادر میرسد یا موافقت پدر که اجازه بده بچه پیش مادر باشه در غیر اینصورت تا هفت سالگی پیش مادر و بعدش پیش پدر
2720
شرح تقاضا:

ریاست محترم دادگاه عمومی...

سلام علیکم

احتراما، با تقدیم این دادخواست به استحضار عالی می‌رساند نظر به این که اینجانبان... و... (زن و شوهر)‌ از هر جهت برای جدایی به توافق رسیده‌ایم، لذا با عنایت به ماده واحده مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام هر زمان که دادگاه محترم مقرر بدارد، داوران خود را معرفی نموده و تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)‌ را داریم.

با تشکر و تجدید احترام

نام و نام‌خانوادگی (زوج)‌

نام‌ و نام‌خانوادگی (زوجه)‌

امضاء

2714
ف- مواردی که قانون به زن حق تقاضای طلاق داده است:
اول: خودداری شوهر از دادن نفقه:
مطابق ماده 1129 قانون مدنی در صورت خودداری شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم دادگاه و الزام وی به دادن نفقه، زن می تواند برای طلاق به دادگاه رجوع کند و دادگاه شوهر را اجبار به طلاق می کند. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.
سوال: آیا منظور فقط نفقه آینده است؟ یا نفقه گذشته را نیز شامل می شود؟ به نظر می رسد که فقط خودداری یا عجز شوهر از نفقه آینده است که موجب طلاق است والا نفقه گذشته به صورت دین برگردن شوهر است و از موجبات طلاق نیست. البته در این مورد بین علمای حقوق و دادگاه ها اختلاف نظر است. زنی که به دلیل خودداری شوهر از دادن نفقه درخواست طلاق دارد، نمی تواند به طور مستقیم از دادگاه درخواست طلاق کند و استنکاف شوهر را مقدمه و جهت خواسته خود سازد. باید در مرحله نخست برای مطالبه نفقه دادخواست بدهد. حکم ماده 1129 تنها پس از صدور حکم به انفاق و عدم امکان اجرای آن است. به غیر از ضمانت اجرای مدنی نفقه که در ماده 1129 ذکر شده است، ضمانت اجرای کیفری نفقه نیز در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است. ماده 642 آن قانون اشاره دارد: هر کس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد و یا از تادیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند دادگاه وی را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم می کند.

• دوم- عسر و حرج زن
در صورتی که دوام زندگی زناشویی موجب عسر و حرج زن شود، زن می تواند از این بابت درخواست طلاق داشته باشد و در صورت اثبات آن دادگاه زوج را اجبار به طلاق می کند. و در صورتی که اجبار شوهر ممکن نباشد زن به اذن دادگاه طلاق داده می شود.(طبق ماده 1130 قانون مدنی) در ماده 1130 قانون مدنی قانونگذار با تمسک به قاعده نفی عسر و حرج، قاعده اولیه را که طبق نظر مشهور فقها، طلاق را مطلقا به دست مرد می داند، به کناری نهاده و نظریه مذکور را جایگزین آن کرده است. اینکه چه اموری از مصادیق عسر و حرج است کاملا بستگی به نظر دادگاه دارد. از آنجایی که رویه قضایی در این خصوص از شفافیت لازم برخوردار نبوده، و همین امر موجبات اطاله دادرسی و سرگردانی زنان در راهروهای دادگستری را فراهم کرده بود بنابر این مجمع تشخیص مصلحت نظام با الحاق تبصره ای به ماده 1130 قانون مدنی به احصای مصادیق عسر و حرج پرداخت و مواردی از قبیل:
1- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا 9 ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه
2- اعتیاد زوج به یکی از انواع موادمخدر و یا ابتلای وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد
3- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر
4- ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد
5- ابتلای زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا مسری و یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی خانوادگی را مختل کند را عسر و حرج دانست که قبلا تشخیص آن به عهده قاضی گذاشته شده بود .
در انتهای این اصلاحیه آمده است که موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر موارد نیز عسر و حرج را احراز کرده و حکم طلاق را صادر کند. پس از اثبات عسر و حرج که دلایل آن در همه موارد یکسان نبوده و حسب مورد متفاوت است طبق تشریفات و حالت های دیگر موجبات طلاق (که شامل طلاق به درخواست شوهر و طلاق توافقی می شود) دادگاه به زوجین اعلام می کند که داورانی از بین بستگان یا آشنایان مورد اعتماد خویش تعیین و معرفی کنند. پس از طی تشریفات معمول و به نتیجه نرسیدن داوران دادگاه براساس مستندات پرونده حکم طلاق را صادر و نسبت به حضانت اطفال نیز تعیین تکلیف خواهد کرد و سایر حقوق مالی زن نیز تادیه خواهد شد. (از قبیل مهریه، نفقه و جهیزیه) و اگر مردی نتواند یا نخواهد حقوق مالی زن را بپردازد، زنی که متقاضی طلاق بوده ، می تواند تقاضای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن را کند و حقوق مالی وی به عنوان بدهی بر عهده شوهر باقی می ماند و وی حق دارد بعدا نسبت به وصول آن اقدام اجراییه صادر کند.

• سوم. غیبت طولانی و بی خبری از شوهر
به موجب ماده 1029 قانون مدنی، هرگاه شخصی چهار سال تمام بی خبر از شوهر باشد، زن وی می تواند تقاضای طلاق کند در این صورت با رعایت ماده 1023 حاکم وی را طلاق می دهد. ماده 1023 قانون مدنی ناظر به تشریفات صدور حکم موت فرضی است.
مفاد این ماده بعدها هم در ماده 1119 قانون مدنی و هم جزو شروط ضمن عقد ازدواج گنجانیده شد.
• ب- مواردی که آن به صورت شرط ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر وکالت بلاعزل برای اجرای صیغه طلاق گرفته باشد:
شروط ضمن عقد خود سابقه ای طولانی دارد، که به سال ها پیش بر می گردد. تا مدت ها در قانون مدنی ایران زن تنها در یک مورد حق درخواست طلاق داشت آن هم به استناد ماده 1129 قانون مدنی و در صورت استنکاف یا عجز شوهر از دادن نفقه بود. با اصلاحاتی که به مرور زمان و بنا به اقتضائات و تحولات زمانه در قوانین و مقررات صورت پذیرفته است؛ راه هایی برای برقراری تعادل میان حقوق زن و شوهر و جبران محرومیت های قانونی و تاریخی زنان در نظر گرفته شده که یکی از آن موارد تصویب ماده 1119 قانون مدنی است که طبق آن، "طرفین می توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر کنند. مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق کند یا علیه حیات زن سوء قصد کند یا سوء رفتاری کند که زندگی آنها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه نهایی خود را مطلقه سازد." آنچه در ماده ذکر شده جنبه تمثیلی دارد و زوجین می توانند شروط دیگری که با اصول اولیه ازدواج مغایرتی نداشته باشند نیز برای حق طلاق زن تعیین کنند، از جمله اعتیاد یا محکوم شدن به حبس بیش از مدت معین، گرفتن حق طلاق، حق تعیین محل زندگی و یا مسکن، حق حضانت فرزندان، حق مسافرت به خارج از کشور بدون کسب اجازه مجدد از شوهر، حق بردن فرزندان به خارج از کشور و ده ها شرط دیگر. بنابراین از سال 1360 به بعد در سند ازدواج شروطی به عنوان شروط ضمن عقد گنجانیده شد و سردفتر مکلف است قبل از اجرای صیغه عقد آنها را برای زوجین قرائت و مفهوم آنها را به زوجین برساند تا در مقابل هر شرطی که مورد قبول آنهاست، متفقا امضا کنند.
شروط ضمن عقد به دو قسمت الف و ب تقسیم شده است.
قسمت ب خود 12 ماده را در بر می گیرد.
مفهوم قسمت الف آن است، که مرد بعد از طلاق باید نصف دارایی خود که بعد از زندگی مشترک به دست آورده است را به نام زن کند مشروط بر اینکه:
1- طلاق به درخواست مرد باشد.
2- تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد.
*در قسمت ب زن در صورت تحقق یکی از شرایط زیر از ناحیه مرد که 12 مورد است، از ناحیه مرد وکیل است خودش شخصا یا با انتخاب فرد دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه و پس از اثبات ادعا درخواست طلاق کند:
1- خودداری شوهر از دادن نفقه(خرجی) زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت شش ماه.
2- بدرفتاری غیر قابل تحمل مرد با زن و فرزندان.
3- بیماری خطرناک غیرقابل درمان مرد در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.
4- دیوانه بودن مرد در زمانی که امکان فسخ نباشد.
5- اشتغال مرد به کاری که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی وی لطمه می زند.
6- محکومیت به حبس در حال اجرا از پنج سال به بالا (درزندان به سر بردن مرد).
7- اعتیادی که به اساس زندگی خانوادگی لطمه بزند. مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه منزل و وارد کردن ضرر به سلامت جسمانی و روحی زن و فرزند شود.
8- ترک بدون علت زندگی خانواده یا غیبت یکسره شش ماهه بدون دلیل موجه.
9- اجرای هر نوع مجازاتی برای مرد که آبرو موقعیت زن را به خطر اندازد.
10- بچه دار نشدن مرد پس از پنج سال.
11- غیبت طولانی شوهر (ظرف شش ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود).
12- ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر.
همان گونه که در ذیل ماده 1119 قانون مدنی ذکر شد علاوه بر موارد فوق زن در صورت موافقت همسر می تواند، موارد دیگری را نیز جزو شروط ضمن عقد پیش بینی کند.

سوال: آیا صرف عمل نکردن مرد به هر یک از این شرایط می تواند، دلیلی برای زن محسوب شوند، تا بر مبنای آن درخواست طلاق کند؟ آیا در این صورت زن به راحتی می تواند طلاق بگیرد؟ و یا اینکه کلیه مراحل قانونی طلاق را باید مانند سایر موارد عادی طی کند؟ با تحقق یکی از شرایط دوازده گانه و اثبات آن در دادگاه زن می تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و طی تشریفات قانونی از جمله تعیین داوران و قطعیت آن نسبت به اجرای طلاق اقدام کند./02
با همکاری معاونت آموزش قوه قضاییه
با اینکه طلاق به اراده شوهر یا نماینده قانونی او واقع می شود، گاه خود او مایل به طلاق دادن زن است، گاه هر دو با هم و گاه زن از دادگاه می خواهد تا شوهر را به دادن طلاق اجبار کند. قانون در هر دو مورد به تناسب درخواست کننده طلاق اذن یا حکم دادگاه را ضرروی دانسته است.
هر چند که در ماده1133 قانون مدنی مصوب 1313 آمده، که مرد می تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد، اما در عمل و با تصویب مقرراتی که منافع نسبی زن را نیز تامین می کند، مراجعه زن و مرد به دادگاه برای درخواست طلاق اجباری شده است.
به اعتبار این قوانین در واقع مرد نمی تواند، بدون مراجعه به دادگاه زن خود را طلاق بدهد. بنابراین اگر شوهر فقط متقاضی طلاق باشد و زن با این درخواست موافق نباشد، شوهر باید به دادگاه خانواده مراجعه و با تقدیم دادخواست تقاضای خود را بیان دارد. تا پیش از اصلاحیه ماده 1133 قانون مدنی در مورخه 4/9/1381 لحن آن ماده بدین ترتیب بود که مرد می تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد. (که عملا هم هیچ مردی نمی توانست بدون رعایت تشریفات مذکور در قانون از این حق خود استفاده کند). بعد از اصلاحیه متن ماده بدین شرح تغییر کرد: مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون ( قانون مدنی) و با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.
تبصره: زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد 1119، 1129 و 1130 قانون مدنی از دادگاه تقاضای طلاق نماید. در این اصلاحیه سعی شده است، آنچه که در عمل و به صورت رویه در دادگاه های خانواده پیاده می شده است، تصویب شود.
تشریفات مربوط به موردی که شوهر در خواست طلاق داده، تقریبا مشابه حالت هایی است که زن این درخواست را دارد یا زوجین هر دو در این مورد به توافق رسیده اند، مانند تعیین داوران و سعی آن ها در سازش و رفع اختلاف و در صورت عدم موفقیت صدور حکم گواهی عدم امکان سازش توسط دادگاه و ... اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفتر اسناد رسمی موکول به تادیه حقوق شعری و قانونی زوجه ( اعم از مهریه، نفقه و ...) به صورت نقد است، مگر اینکه زن تمام یا قسمتی از مهریه خود را به شوهر ببخشد و یا موافقت کند که به اقساط به وی پرداخت شود.
طلاق به درخواست مرد در دو مورد ممکن است، اتفاق بیافتد:
الف: شوهر بدون عذر موجه خواهان طلاق زنش باشد.
ب: شوهر به علت موجهی متقاضی طلاق باشد، فرضا زن به علت ارتکاب جرم به 5 سال حبس محکوم شده است، و در زندان به سر می برد و یا در مواردی که زن به تکالیف قانونی خود عمل نمی کند. در موردی که شوهر عذر موجهی برای طلاق داشته باشد باید فقط مهریه و جهیزیه زن را بدهد، تا طلاق ثبت شود، اما در حالتی که شوهر عذر موجهی برای طلاق ندارد، در این حالت به موجب قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1371 مجمع تشخیص مصلحت نظام به درخواست زن، دادگاه اقدام به محاسبه و پرداخت اجرت المثل کارهای انجام گرفته توسط زن در خانه شوهر و نیز نحله متعلقه به وی می کند.
در این گونه موارد اجرای صیغه طلاق و ثبت آن علاوه بر پرداخت مهریه و استرداد جهیزیه، موکول به پرداخت ارقام فوق الذکر ( اجرت المثل و نحله ) است. لازم به ذکر است که پرداخت اجرت المثل خدمات و نحله، زمانی امکان پذیر است که زن کاملا بی تقصیر بوده و تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق یا رفقتار وی نباشد. در موقع صدور حکم، دادگاه باید در مورد حضانت فرزندان و میزان نفقه آنان نیز تعیین تکلیف کند.
در مورد نحله باید گفت: نحله هدیه ای است که به موجب رای دادگاه و به اعتبار مدت زندگی مشترک و نوع کارهایی که زن در منزل شوهر برای اداره امور خانه انجام داده و با توجه به میزان استطاعت مرد، جهت پرداخت به زوجه معین می شود. اما اجرت المثل مابه ازای زحماتی است که زن با قصد عدم تبرع در منزل شوهر انجام داده است که این مبلغ هم توسط دادگاه تعیین می شود. دادگاه نیز برای تعیین اجرت المثل نظر کارشناس را تحصیل می نماید./06

باورهای غلط درباره اقدام به طلاق


اگرچه تقاضای طلاق به عنوان آخرین راه حل مشکلات زناشویی تلقی می شود و انتخاب بد به جای بدتر است ولی در بسیاری از موارد بهترین انتخاب خواهد بود . با این وجود بنابر عقیده روانشناسان، باید قبل از اقدام به طلاق  نکاتی را مد نظر قرار داد تا حتی اگر طلاق قطعی شد مطمئن باشیم انتخاب درستی انجام داده ایم و عواقب منفی و مخرب زندگی بعد از طلاق را به حداقل برسانیم  و دچار احساس پشیمانی بعد از طلاق نشویم. بر طبق تحقیقات روانشناسی،  نیمی از افرادی که بدون اینکه تلاشی برای حفظ زندگی و ازدواج خود کنند، اقدام به طلاق می گیرند پس از مدتی احساس پشیمانی و اقرار به اشتباه می کنند . به عنوان یک مشاور خانواده و طلاق قصد دارم شما را با برخی باورهای غلط که قبل از طلاق در ذهن شما ممکن است شکل گرفته باشد آشنا کنم:

http://moshaverebama.com/before-divorce-advice/

   

به اعتبار این قوانین در واقع مرد نمی تواند، بدون مراجعه به دادگاه زن خود را طلاق بدهد. بنابراین اگر شوهر فقط متقاضی طلاق باشد و زن با این درخواست موافق نباشد، شوهر باید به دادگاه خانواده مراجعه و با تقدیم دادخواست تقاضای خود را بیان دارد. تا پیش از اصلاحیه ماده 1133 قانون مدنی در مورخه 4/9/1381 لحن آن ماده بدین ترتیب بود که مرد می تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد. دستگاه تصفیه آب صنعتی

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687