2777
2789
عنوان

زندگیم داره تبااااه میشه

708 بازدید | 45 پست

شوهرمو خیلی دوسش دارم و با عشق ازدواج کردم،نمیدونم اون دوسم داره یا نه


خیلی اذیتم کرد یه روز خیلی خوب بود ی روز افتضاح


خانوادم آرم ۸۰۰کیلومتر دورن،شوهرم کل دارایی‌اش ب نام پدرش زده و این خیلی منو آزار میداد،وضع مالیش خیلی خوب بود اما برای هر خرجی باید هزارتا دلیل می‌آوردم 


دخالت های خانوادش باعث می‌شد بیاد منو ب بدترین شکل بزنه و ی بار چشمم کبود میشد یک بار دماغم میشکست وهمسایه ها میومدن ب دادم میرسیدن


هزاران فحش ناجور ب من و خانوادم میداد و بعد کتک میذاشت میرفت منم ن دردمو ب خانوادم میتونستم بگم و نه شوهرم چون بلاکم میکرد و میرفت تا ۱شب


از حرصم با گوشی با دوستام درد دل میکردم و هرچی حرص تو دلم بود خالی میکردم


چند روز بعد آشتی میکردیم اما هنوز ته دلم غم داشتم و انگار از دلم درنیاورده بود


وقتی بهش تذکر میدادم خیلی رک میگفت گه نخور


بی انصافی نباشه روی خوبم داشت هرزگاهی مثلا ی شاخه گل میخرید یا گاها ی پست عاشقانه میفرستاد


سری آخر طلاهایی ک خریده بود رو خانوادش از طلایی ک خودم با حقوق معلمی گرفته بودم جدا کردن و طلای شوهرم رو برداشته بود و این باعث فروپاشی من شد باهاش بحثم شد و چون جواب درست نمی‌داد و من تنها بودم مجبور بودم هی پیام بنویسم تا آروم بشم


اومد زد منو طلای خودمو هم برد و منو ب زور آورد خونه مادرم


بدون لباس و گوشی و همه چی با دوتا بچه م


بعد برگشت رفته با گوشیم اینستامو پیدا کرده چت منو بادوام خونده


کلی بدوبیراه ب باباش و مامانش گفته بودم


بهم پیام داده خدا هم از آسمون بیاد زمین قبولت نمیکنم


الان من آواره موندم چیکار کنم

نمیخوادت

از اول هم دنبال بهونه بوده

بنظرم از حقت کوتاه نیا

اسفند۹۹ روز دوشنبه ساعت ده صبح هیچوقت یادم نمیره، دیگه اون آدم سابق نشدم💔 آرزوهام پودر شد، خدایا میبینی؟ من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاست💔 ثانیه به ثانیه که میگذره قلبم بیشتر مچاله میشه💔مادرم اشک هامو که میبینه دلش می‌شکنه💔از بابام متنفرم که باعث  این حال  بدم شد💔 از خدا پرسیدن بدترین عذاب واسه یه انسان مظلوم چیه؟ گفت بال هاش شکسته بشه💔 امام حسین آخرین امیدم به توعه یادته چهل شب برات نماز شب خوندم به حرمت همونا نجاتم بده💔روزگار بدی رو میگذرونم برام دعاکنید شاید نفس یکی از شما حق باشه💔الان حاضرم همه چیزمو بدم فقط خوب بشم💔افسردگی لعنت بهت💔تا ابد حسرت دندونپزشکی شهید بهشتی موند رو دلم💔خدایا تروخدا😭😭😭باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم باز دلم باز دلم، دل بشود⁦❤️⁩                                                «چه بسیار تقدیرها که به تدبیرها میخندند»من این جمله رو زندگیش کردم💔                                         من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاس🙃💔            ما همیشه از کسایی که دوسشون داریم ضربه میخوریم💔 شدم مثل دختر بچه ای که تنهایی با عروسکاش بازی می‌کنه💔  گاهی وقتا از تنهایی و شدت غم شده شش ماه اصلا از خونه بیرون نرفتم پس با من از تنهایی و غم حرف نزن💔 میگن دردی که تورو نکشه قوی ترت می‌کنه ولی من میگم می‌کشه ولی جوری که هر ثانیه می‌میری💔 خدایا من از درگاهت با دل شکسته چشم گریون و قلب پراز درد نا امید و دست خالی برگشتم💔

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

آواره نموندی

نجات پیدا کردی

وزن اولیه ۶۶🥲 وزن هدف ۶۰🫠خب شدم ۵۹.۸۰۰🤩 فقط تو یک ماه اونم بدون ورزش، فقط با کالری شماری🫣 هدف بعدیم ۵۸ هست🙂‍↕️ قد ۱۶۰. شدم ۵۶، ولی الان با ریزش مو درگیرم😂😂😂

نمیخوادتاز اول هم دنبال بهونه بودهبنظرم از حقت کوتاه نیا

فکر نکنم

احتمالا اسی زیاد دنبال پول و طلا و... بوده ک شوهرش ترسیده

من اینجوری حس کردم

بعدم باید دید اسی ب دوستش چی گفته؟!

البته کارشوهرش هم بد بوده ولی باید دلیل رو دید

الکی نبوده بنظرم

حس من اینو میگه

بچه ها رو بده به خودش از خونه بابات برده بودی که با دوتا بچه برگشتی 

به بچه هام یاد بده باهاش لج کنن بی قراری  البته نامحسوس یاد بده که ازشون حرف نکشه متوجه بشه دوتا بچه  رو سرش آوار بشن میفهمه زن و زندگی ینی چی 

فکر نکنماحتمالا اسی زیاد دنبال پول و طلا و... بوده ک شوهرش ترسیدهمن اینجوری حس کردمبعدم باید دید اسی ...

نه والا

اونا خیلی خسیس بودن و همه چیو میزدن ب چرتکه و منم چون محبت نمیدیدم دوست داشتم حداقل از ی جایی تامین بشم

فکر نکنماحتمالا اسی زیاد دنبال پول و طلا و... بوده ک شوهرش ترسیدهمن اینجوری حس کردمبعدم باید دید اسی ...

خودش دوهزاربار تو جمع ب من گفته کی*رم دهن بابات،دهن مادرت،خواهران جنده*ن

به بچه هام میگفت من اجازه میدم برینید دهن مادرتون

خودش دوهزاربار تو جمع ب من گفته کی*رم دهن بابات،دهن مادرت،خواهران جنده*نبه بچه هام میگفت من اجازه می ...

چقد زشت

از اول نباید اجازه میدادی و روش وایمیستادی 

الانم دیر نیست

میتونی بری سرکار؟

یا دور شدی از محل کارت؟

بچه ها پیش تو هستن؟

بفرستشون نگهشون داره اذیتش کنن شاید قدرتو بدونه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز