نه خونه نه دانشگاه نه هرجا اصلا حس تعلق نداشته باشین؟ من اینجوری شدم البته جو خونمون سمیه دانشگاه هم دوست صمیمی ندارم خسته ام از این حس🙃💔
اره تجربش کردم
بله من همیشه فکر میکنم تو دنیا تنها و بی کس گیر افتادم
من کلا حس میکینم به چیزی تعلق ندارم و چیزیم به من تعلق نداره و خودمو اماده کردم که هر لحظه هر چیزی از زندگیم رفت بتونم باهاش کنار بیام .
همین قدر اسون و عالی
به خودت افتخار کن این ینی حس وابستگی به این دنیارو نداری
من که رها کردم دانشگاه نمیرم ولی توی خونه مگه مقصر منم؟بی گناه تر از من نیست تو خونه اکه ناراحتن مشکل خودشونه دیگه توان حرص خوردن ندارم
دقیقا منم همین طور 💔
حپاقل دانشگاه میری سرگرمی منکه صبخ تا شب خونم الکی الکی بحث داریم نگاه های بد و حرفایی که دلمو میشکونه دیگه فقط آه میکشم اینقد ناراحتم حرفی به زبونم نمیاد بعضی روزا
مهم نیست البته دیگه کم کم دارم قبول میکنم چه جایگاهی تو خونمون دارم ولی خب همیشه که اینجوری نیست یروز میرم
بله
به علاوه این هیچ نقطه امنی ندارم
اکثرا آدما خونه شون نقطه امنشونه ولی برای من نه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
