سلام بچه ها
من امروز بعد چندین ماه رفتم خونشون ساعت 4عصر زنگ زدم دیگ تارسیدیم شد ساعت5
پسراش هم اتفاقی همونروز یه موتور تو دیوار دیدن ما میخواستیم ساعت 7 بریم خونمون ک گفتن دایی تو هم با ما بیا بریم نگاه کنیم تنها نریم سرمون کلاهبره
خلاصه اینا رفتن و تا ساعت 9 ونیم طول کشید بیان و تااوتموقع خواهرشوهرم اصلا حرفی ازشام نزد
ساعت 9 ونیم با شکم گشنه پاشدیم اومدیم خونه
خیلی بهم برخورد خیلییییی
من و خواهرشوهرم باهم خوبیم کلا خیلی خانوم مهربونی هست و اصلا اهل دخالت و خاله زنکی نیست برعکس مادرشوهرم
ولی خب این رفتارش منو ناراحت کرد با این ک خیلی دوسش دارم ولی دیگه نمیرم خونش
😕😕😕