زمان موسی خشکسالی آمد. آهوان خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف میشویم،لذا از خداوند متعال در خواست باران کن! موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود!خداوند فرمود: موعد آن نرسیده،موسی هم برای آهوان جواب رد آورد!تا اینکه یکی از آهوان، داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: «اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست!»آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راهٔ برگشت، وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد، ناراحت شد! شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:«دوستانم را خوشحال می کنم و توکل مینمایم؛ تا پایینرفتن از کوه هنوز امید هست!»تا آهو به پائین کوه رسید، باران شروع به باریدن کرد!موسی علیه السلام معترض پروردگار شد،خداوند به او فرمود: «همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که، آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود!»هیچوقت نا امید نشو،لحظهی آخر، شاید نتیجه عوض شود «توکلات به خدا»
الان که کارتا هوشمند شدن وقتی نداشته باشی با همون رسید انجام میدن اکثر کارا رو
یه بزرگی گفتن دعوا با خوک تو رو گلی میکنه خوکو خوشحال پس بدون بحث نکردنم دلیلش اینه ☺️ فراموششون نکنی .... به نام خداوند رنگین کمان بچه ها نخندینا بارون اومدو یادم داد به مامان چیزی نگو بچه ها ناموسا کمک... اگر پاپی دارید از تجربیات نگهداری تون بگید اگر چیزی بلد باشم خوشحال میشم باهاتون به اشتراک بزارم
سلام عزیزم نگران نباش سند هم باشه میری ثبت احوال شهر خودت بیست تا سی هزار میگیرم یه برگه بهت میدم که کد پشت کد ملی روش نوشته و مهر ثبت احوال داره و مشکلی نداره