به چشم دیدم که میگم من ی خواهر دارم که مشکل صحبت کردن داره ۱۳ سالشه و نمیتونه حرف بزنه سر زایمان مامانم ضربه خورده بود
من از همه لحاظ به خواهرم میرسم از لباس موهاشو روغن تراپی میکنم بازی باهاش میکنم ناخوناشو لاک میزنم لباس شیک تنش میکنم نمیزارم چیزی تو دلش بمونه مثلا میریم خونه فامیل بهش اسباب بازی نمیدن من فرداش میرم با خودش هرچی خواست بخره
ولی دور از چشمم بچه های فامیل اذیتش میکنن🤦🏻♀️💔
یوقتایی اخرشب میبینم دستش کبوده خدا لعنتشون کنه یا میزننش و میان با من بازی میکنن یبار دعوا کرده بودن به گوشم خورد میگفتن به خواهرم که اره حیف خواهرت تو دیوونه ایی خواهرت خیلی خوبه و فلان خیلی اذیتش میکردن منم تلافی میکردم میرفتم خونشون لباسشونو پاره میکردم میرفتم به مامانشون میگفتم خاله بچت لباسشو پاره کرده اونم بچه هاشو میزد
کارم خوب بوده ؟ چون خودم دعواشون میکردم زیاد ولی دعوا خانوادگی شد تازه اشتی کردیم منم گفتم از این راه بی دردسر ادب بشن که میشن