2777
2789

کنکورمو دادم امسال منتظرنتایجم ولی میدونم جالب نیست بنا به دلایلی که الان وقت توضیحش نیست.

میخوام رشته ی شناور بزنم 

اموزش زبان انگلیسی...

میترسم.امشب پدربزرگم کلی باهام حرف زد که پزشکی خوبه نگو نمیخوام ولی(من خودمو میشناسم من اونقدر درس بخون نیستم و خب این موضوع صرفا شناخت از خودمه و بنظر خودم ایرادی نداره ادم باید اون چیزی که در سطحشه انتخاب کنه ¿)

ولی بابا بزرگم ده بار تکرار کرد الانش سخته ولی " برای بعدا!"

این برای بعدا رو ۱۰بار گفت با تاکید 

منظورش اینکه بعدا از این سختی ها راضی خواهی بود.بی راه نمیگه اوکی ولی من ادمِ بخونش نیستم من کی ام؟

من ی دختر طبع هنری ام که علاقه م همین زبان و هنرو ..این هاست.

حالا چرا گفتم متاهل بیاد؟

عرضم خدمت اوقات شریفتون که اقا ما دوست داریم زودازدواج کنیم ولی خانواده م نیمه سنتی و مذهبین.خودم مذهبی و سنتی.

دلم میخواست انقدر همرا بودن اگه از الان خواستگار را نمیدن از سال بعد میدادن...بابا پاشیم بریم سرخونه زندگیمون من نمیفهمم انقدر مسخره بازی که میگن درس بخون باید بری کار کنی؟؟!!کی کار خواست من میخوام خونه دار شم خودتون میدونید کار خونه کم نیست اخههه...چی فرمایش میکنید؟نظری دارید؟


ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

قسمت اول حرف شما رو قبول دارم که هر ادمی سطح و علائق خودشو بهتر نیشناسه

در مورد قسمت دوم حرفتون چون هم فکر نیستیم نظری نمیدم. 

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

من ۴ ترم خونه شوهر خوندماگه رشته ت تجربیه پرستاری بخون

نه موضوع اینکه من اصلا نمیخوام اونقدر درس بخونم 

یک درس سبک مثل همین اموزش زبان انگلیسی 

پرستاری باید پشت کنکور بمونم من عرض کردم خدمتتون که رتبه خوبی نیاوردم باید رشته شناور برم ...ولی هدفم اخه ازدواجه اینا میگن برو کار کن ..نمیدونم والا

بهشون بگو خب هدفت چیه، چشم بسته هم ازدواج نکن ولی خب دیگه ازدواج زود احتمال طلاق رو خیلی بالا میبره چیز عجیبی هم نیست طلاق ولی جوری نباشه که وقتی تمام هدفت اینه جدایی باعث شه زندگیت پوچ و بی معنا شه و بری تو دیوار.

نه موضوع اینکه من اصلا نمیخوام اونقدر درس بخونم یک درس سبک مثل همین اموزش زبان انگلیسی پرستاری باید ...

الان کیس ازدواج ت آماده دم در وایساده

عزیزم اشتباه نکن

من الان حسرت همین پرستاری رو دارم

پدربزرگت راست میگه

https://youtube.com/@mazeyeketab?si=rfxyyflgtQwLoPbP

بهشون بگو خب هدفت چیه، چشم بسته هم ازدواج نکن ولی خب دیگه ازدواج زود احتمال طلاق رو خیلی بالا میبره ...

نه اخه خواستگار راه دادن که برابر نیست با ازدواج کردن من میگم از الان راه نمیدن حداقل از سال بعد راه بدن که همچین خبرایی انگار نیست از ظاهرشون تازه میگن بشین پشت کنکور!

من اینجوریم که،من میخوام یک دانشگاه عادی و رشته عادی برم 

بعدشم برم خونه داری کنم.اینا میگن پشت کنکور بمون که بعدش کار خوب گیرت بیاد نمیفهمن منو منم نمیفهممشون 

حالا من میگم زود ازدواج کنم ولی تا بیاد جفت و جوز شه میوفته رو همون ۲۱.۲۲سالگی ..به نظر خودم ..نمیدونم والا

الان کیس ازدواج ت آماده دم در وایسادهعزیزم اشتباه نکنمن الان حسرت همین پرستاری رو دارمپدربزرگت راست ...

همبنو میخوام بدونم یکی که رفته چندسال آینده بهم تجربه شو بگه.

شما الان چرا حسرت پرستاری میخورید مگه علاقه داشتید و نتونستید؟

پدربزرگم میگه برو دکتر شو واسه خاطر پول فکرکنم.پول و جایگاه اجتماعی.من اصلا آدم ددس خوندن زیاد نیستم.الخصوص چیزی که دوسشم ندارم من تجربیو دوست ندارم..

باخودم میگم پول رو شوهر باید بیاره ..فکرکنم اشتباه فکرمیکنم،چون مامان خود من کارمنده و اگه نمیرفت سرکار الان هرچی داشتیم نصفِ نشف بود.و یک زندگی معمولی تر از الان (الانم معمولیه)داشتیم...

ولی باز ی جور دیگه بررسی میکنم میگم خب آره دیگه پولو شوهر میاره و باید تامین کنه اگه قراره من خونه داری و این مسئولیت هارو به عهده بگیرم اونم اون مسئولیتو به عهده بگیره...ولی خب اینده ست غیرقابل پیش بینی هست..و منم بی تجربه و گیج.حلال کنید زیاد حرف زدم 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز