عنوان
تا یک ماه دیگه برای زندگی برمیگردیم شهرمون . بعد 4 سال زندگی تو شهر غریب .حس غریبی دارم.
580 بازدید
|
5 پست
یه کم میترسم . یه کم خوشحام. ترس از دست دادن آرامشم.
ترس دخالتهای بیجا و کنترلگری مامانم.
ترس بوجود اومدن دلخوری بین من و مادرشوهرم چون این 4-5 سال خیلی رابطمون خوب بوده باهم.
خوشحالم ازینکه زود ب زود همه عزیزامو میبینم.
بهم بگین چه روش هایی رو تو زندگیم و رابطه م با خانواده و فامیلم در پیش بگیرم که با وجود نزدیکی بیش از حد به هم ( تقریبا همه خونه ها به هم نزدیکه)دلخوری پیش نیاد و آرامش زندگیم حفظ بشه
و مهمتر از همه اینکه منو و همسری از هم دور نشیم
ترس دخالتهای بیجا و کنترلگری مامانم.
ترس بوجود اومدن دلخوری بین من و مادرشوهرم چون این 4-5 سال خیلی رابطمون خوب بوده باهم.
خوشحالم ازینکه زود ب زود همه عزیزامو میبینم.
بهم بگین چه روش هایی رو تو زندگیم و رابطه م با خانواده و فامیلم در پیش بگیرم که با وجود نزدیکی بیش از حد به هم ( تقریبا همه خونه ها به هم نزدیکه)دلخوری پیش نیاد و آرامش زندگیم حفظ بشه
و مهمتر از همه اینکه منو و همسری از هم دور نشیم
