بعضیا اینجورین
منم ی دوست صمیمی داشتم هر هفته میومد خونم کلی تحویلش میگرفتم چقدر پذیرایی میکردم ،از جاشم پا نمیشد کمک کنه
بعد که ما میخواستیم بریم خونشون میگفت نیستیم
ی موقعی هم اگه میرفتیم باورتون نمیشه تازه 10 شب میپرسید چی درست کنم
هروقتم مهمون داشت مریض بود ،مهمونا خودشون غذا درست میکردن
با همه ی مهموناش اینجور بود
بقیه اخلاقاش خوب بود این یکی خیلی بد بود
باهاش کم کم قطع رابطه کردم