2737
2734
عنوان

بياين از مهموني امشب براتون بگم😖

| مشاهده متن کامل بحث + 59955 بازدید | 386 پست
سینه مرغ و با چربی گوسفندی و پیاز چرخ میکنی ادویه و زعفران میزنی میکشانی به سیخ

کتلتش چطوره؟اگه نخوایم به سیخ بکشیم؟نمیریزه از سیخ؟مرغ خام؟

👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀
کتلتش چطوره؟اگه نخوایم به سیخ بکشیم؟نمیریزه از سیخ؟مرغ خام؟

از سیخ که باید با تبر ببری چون گوشت مرغ جمع میشه میبنده حسابی.کتلت حیفه ولی کباب تابه ایش عالیه

🥀یه صلوات مهمون داداشم کنید🥀

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

مشابه اين اتفاق براي منم افتاد ولي نه به اين شدت. 

دقيقاً هم خونه ي مشتري همسرم كه به زوررر دعوتمون كرده بود كه تخفيف اينا بگيره مثلاً. 

زنش ابروشو برد. 

همه غذا هارو من كشيدم. اصلاً كار نميكرد. بعدم من مهمون بياد خونم تعارف داشته باشم نميذارم كار كنه. اين زنه همينطور كار پشت سر هم به من ميگفت انجام بدم

2728
از سیخ که باید با تبر ببری چون گوشت مرغ جمع میشه میبنده حسابی.کتلت حیفه ولی کباب تابه ایش عالیه

اهان.‌ممنون.‌همون کباب تابه ایش رو بخوام درست‌کنم همین موادو بزنم؟ ادویه چی؟

👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀
بعضیا اینجورین تحمل مهمون ندارن دوس دارن خودشون برن جایی ولی مهمون نیاد خونشون دختر عمه ی من دقیقا ه ...

دقیقا زن عموی کوچیکه منم همینه. اصلا مریضه. خانوادگی خسیسن. خواهرش انقدر حرص چیزای الکی رو زد تو جوونی سکته کرد و صورتش کج شد. اصلا آبرو نمی فهمن چیه. تا وقتی که اوضاع بر وفق مرادشون باشه یه عالمه برات زبون میریزن. ولی خدا نکنه یکی از برنامه هاشون خراب بشه؟ دیگه نمی فهمن آبرو چیه. یه بار تازه ازدواج کرده بودن. عموم و زنش و پدر و مادر زنش رفته بودن سوریه. وقتی برگشتن مادربزرگم که همسایه عمومه براشون مهمونی گرف و ناهار داد. برای شب هم دوباره با کمک عروسا و دختراش شام درست کرد ولی به اندازه خودمون. دیگه کسی رو دعوت نکرد. قبلش هم گفته بود که به پدر و مادرت و خواهرات هم بگو بمونن شام درست می کنم میارم خونه شما با هم بخوریم. ولی اونا نموندن. یه کلمه نگفته بود که من دوست ندارم. صبر کرد قابلمه های غذا رو بردن خونه شون. مردا هم رفتن خونه شون. رفت از توی اتاق خوابشون رخت خوابشونو آورد انداخت وسط پذیرایی خوابید!!! جلوی مردای نامحرم!!! موقعیتی بود که هیچ کس روش نشد حتی اعتراض کنه. از بس که این زن بی حیاست. همه اومدن بیرون. 

به جز اونم هیچ کس نمیره خونه ش اصلا. خودش هر دم قبل از عید یه روز دعوت می کنه که یعنی فقط امشب حق دارید بیاید خونه م تو دوره عید پانشید بیاید خونه مو به هم بریزید یا وقتمو بگیرید.

من چون از نزدیک یه نمونه شو دیدم حرفای استارتر رو باور می کنم.

زندایی منم به یگانگی خدارفتاراش صددرجه بدترازاین خانمه. باورکنیدایناروان پریشن یاجنی هستند، باورکنید ...

دقیقا همی زن عموم که گفتم با پسرش هم مشکل داره. پسرش الان عقده ای شده همه بچه ها رو بدجور می زنه.

2738
خب اشكالي كه مداشت دعوت نميكرد اونم نه يه بار هزار بار

بعضیا  مشکل دارن 

دوست  شوهرم وخانمش رو یبار دعوت  کردیم  واسه شام 

بخدا مگر واسه عزیزترین کسم اینجوری پذیرای میکردم 

یعنی دیگه سنگ تموم گذاشتم بعد گوشی شوهره  زنگ خورد گفت مهمون داریم  آقا آدرس خونه ی مارو داد مهمونشون هم اومدن خونه ی ما  

بعدما  دوسه باری زنگ زدیم شب نشینی بریم خونشون هربار یه چیزی میگفتن  یا وقتی بهمون میرسیدن تو خیابون خودشون رو میزدن به اون راه 

آخرش یبار رفتیم  اینقد سرد بودن با ما 

دیگه ازشون خبری نشد

خدایا بیا نزدیکتر حالا میخوام بیام تو آغوشت بخوابم👼ولی لطفا زود بیدارم نکن میخوام  توآغوشت آروم بشم😍😘خدایابهم آرامش بده
مشابه اين اتفاق براي منم افتاد ولي نه به اين شدت.  دقيقاً هم خونه ي مشتري همسرم كه به زوررر دع ...

هاها

منم یکبار همچین بلایی سرم اومد

رفتیم دیدن دوست نه چندان نزدیک مون که تازه بچه دار شده بودن

یهو شروع کردن اصراررررر که باید شام بمونین

هی از ما انکار که حالا توی یه فرصت بهتر که خانمت هم آمادگی داشته باشه و اینا

خانمش بدتر و بیشتر اصرار که نه کاری نداره که برای خودمونم بایست شام بزارم خب

خلاصه یقه مارو چسبیدن ول نکردم و ما واقعا علی رغم میل مون موندیم چون هزار تا کار داشتیم ولی همسرم دلش سوخت گفت خیلی اصرار میکنن

تا نشستیم خانمش اومد یقه من رو گرفت که شما باید بیایی کمک من نمیتونم تنها

من😳

خب دختر  خوب اگه نمیتونی که این اصرارت چیه؟! اگه میتونی هم این حرکتت چیه؟! ما اولین بار بود میرفتیم خونه شون و اصلا صمیمی نیستیم

تخیلاتت واقعا قابل احترامه ولی ژانر کودکه😐 چقد تاپیک سرکاری میذارین اخه

دوستای عزیزم ممنون ک واس بچه دار شدنم دعا کردین. عاشقتونم. اللهم صلی علی محمد و آل محمد. این صلوات برا همه ی منتظرا و حاجتمندا. منو نی نیم رو هم به یه صلوات مهمون کنین😇

کلا بعضیا مشکل دارن

یکبار دوست همسرم و خانمش مارو دعوت کردن «شام»

مام یه جعبه شیرینی گرفتیم و رفتیم دیدیم خب نشستن و نه میوه ای نه چیزی فقط یه نصف کیک اسفنجی خونگی مونده روی میز و خدایی هیچی!!!! شام هم نزاشته بود:«گفتم میا که شام خور نیست» حتی از شیرینی خودمون نیاوردن جلومون

دیگه بعد از ۲-۱ ساعت پاشد خداشاهده لای این خمیر هزار لایه حاضری ها مایع ماکارونی ریخت سرخ کرد گذاشت جلومون!

البته اون آخرین دیدارمون بود

چون واضح تر از این نمیتونست بگه آقا من شما رو به ک.... هم نمیگیرم و برام مهم نیستین

حالا نمیدونم قبلش دعواشون شده بود؟! که خاک توسر آقاهه که نکرده بود خودش پاشه پذیرایی کنه

یا چون یه زوج دیگه رو هم دعوت کرد و خانم اون ناز کرد نیومد این عقده اش رو سر ما خالی کرد

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز