شوهر من پسر بزرگ خانواده بود زود زنش دادن اون موقع پدر شوهرم چیزی نداشت تمام زندگیشو جمع کرد ی خونه کوچیک برا ما خرید بدون هیچ وسایلی برا من طلا نخرید خرید عروسی هیچ کدومو نکرد گفت ندارم ولی برادر شوهرم زرنگی کرد تمام این سالا پولای پدر شوهرمو گرفت برا خودش کاخ ساخت ی خونه با تمام امکانات ی ماشین صفرم خرید کل خونم پر کرد از وسایل لوکس حالا امشب اومد خونمون تنها بودیم حرفو کشوند ب زن گرفتن گفت ماه بعدی میخام برم خاستگاری ۵۰۰ تومن گذاشتم برا عقد و طلا عقدشو میخاد محضری بگیره عروسی جشن میخاد بگیره تمام این سالا درامد پدرشوهرمو برداشت خداشاهده ی قرون ب ما ندادن درصورتی که شوهرم بعد تایم کاریش همیشه میره کمک باباش دلم گرفت حسودیم شد زنش داره میاد سر خونه زندگی اماده اون وقت من زجر کشیدم تا ب این زندگی معمولی رسیدم
خب خوشگل خانم شما به اون شرایط همسرت بله دادی و کلی هم کمک کردن
هیچوقت پدرشوهرم ما رو حمایت نکرد همش درجا میزنیم الان برادرشوهرم ده هیچ از ما جلوهه اصلا نمیخاد برا هیچی زحمت بکشه همه چی اماده
حق داری
خدا اینجوری ادمو امتحان میکنه ها
عزیزم این چیزا دست کسی نیست دیگه
یوقتایی خانواده اوضاعشون بهتره موقع ازدواج یکی
یوقتایی چندان نه
فکر و خیال نکن
والا معمولی هم نیست ما خونه که ندادن هیچ هیچی هم ندادن نه طلا نه لباس واقعا خداتو شکر کن
مقصر شوهرای ساده مونن،منم مثل شما دارم چوب سادگی شوهرمو میخورم..البته پدرشوهرتم نباید اینقدر ساده باشه یا حق و ناحقی کنه
درکتون میکنم حق با شماست
وقتی واستون خونه خریده.یعنی کمک کرده...
حق داری مثل ما
خب میتونستی اون تایم قبول نکنی
مگه شرایطش از اول همین نبود ؟
باید مساوی پول میداد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
