الهی قربونت برم من پریا جان
همین الان بعد از دو هفته یهو اومدم بگم وضعیتم چیشد ولی دلشو نداشتم ..پیامت رو دیدم دوباره اشکام ریختم خیلی گریه کردم امروز ایشالله خدا برای هیچ مادری و چشم انتظاری اینجور مسئله ها را نیاره
راستش امروز بعد از دوهفته رفتم برای تعیین ضربان قلب باورت نمیشه دست و پاهام میلرزید که میخواد چی بشه و دکتر چی بگه
تو این دوهفته اصلا نرفتم از بتا بدم همسرم گفت استرس میگیری ولش کن همون تاریخی که دکتر برام نوشته برای ضربان قلب بریم تو این مدت نه لکه بینی داشتم نه درد پا ..فقط بعد از ۴ روز که با شما دوستای خوبم حرف زدم نوک سینهام درد گرفته بود و ۵ روز ایناست کل سینه هام درد گرفت و نوکش کمتر .خیلی امیدوار شدم .. امروز به تاریخی که دکتر گفته رفتم سونو انجام شد اما چی بگم ضربان قلب تشکیل نشده بود و سونو واژینال انجام شد بازم خبری از ضربان قلب نبود از همونجا پیش دکتر سونوگرافی اشکام ریخت طبق تاریخ قاعدگیم تو ۷ هفته هستم و دکتر گفت باید دوهفته بعد صبر کنیم و گفت احتمال اینکه دیر لقاح انجام شده باشه و تو دو هفته اینده تشکیل بشه هست اما خودم امیدی ندارم رفتیم پیش دکتر خودم اونم گفت پنجاه پنجاه هست و اگه ایندفعه سقط بشه باید بفرستمیتون ازمایشهای کروموزومی و ... میدونم ایندفعه هم مثل بارداری اولم شده و امیدی ندارم ضربان تشکیل بشه خیلی سخت گذشت امروز بهم طفلی همسرم خودش کنترل میکرد بهم میگفت گریه نکن هنوز سنی نداریم گفتم دیگه چه گناهی کردیم خدا چرا این بلاهارو سرم میاره سه بار سقط!!؟ تا یادم میاد برم بیمارستان و بستری شم و با فشار قرص و دارو سقط کنم تنم میلرزه
چی بگم پریا جان اینقدر دلم گرفته بود که تو راه امامزاده دیدم به همسرم گفتم منو ببر رفتم دلمو خالی کردم و التماسش کردم الانم بازم سپردم به اون خدایی که نمیدونم حکمتش چیه
اما اگه اینبار هم سقط بشه دیگه حسی برای مادر شدن برام نمیمونه دیگه نمیخوام اینهمه استرس و ترس از سقط و بارداری...
پریا جون بدون رودروایسی میخوام بهم بگی بنظرت با توجه به تجربه های دوستای اینجا ممکنه تشکیل بشه قلبش؟ دقیقا پنجاه روزه الان از اخرین پریودم میگذره😔