حالا همشون نه ولی اکثرا کافیه ی ذره رو بهشون بدی سوارت شن..خیلی ام جدی ام باهاشون کتکمم میزنن و ادمو میخوان قورت بدن😐😐😐این نفرچندمه میبینم بی ادبه مادره خودش ماه ولی بچه...نمیدونم سر تربیت شون وقت نمیذارن یاکلا جامعه و مدارس ب چخ رفتن
اینا فکر میکنن هرچی بی ادب تر به قول خودشون شاخ تر
.تنهایی یعنی این سکانس...💔توی قسمتی از فیلم "رستگاری در شائوشنگ"، پیرمردی به اسم بروکس بعد از ۵۰ سال از زندان آزاد شد، برگشت به شهرش ولی هیچی دیگه مثل قبل نبود. این آزادی براش تلختر از زندان بود.چند روز بعد مثل همیشه از خواب بیدار شد، دوش گرفت، بهترین لباسش رو پوشید، عطر مورد علاقهاش رو زد. رو یه چهارپایه رفت و با یه چاقو روی دیوار خونهاش نوشت : بروکس اینجا بود...و خودش رو از سقف همون خونه، برای همیشه رها کرد.بروکس اون جمله رو نوشت چون کسی دیگه نبود بفهمه که "من اینجا بودم..."مثل خیلی از ماها که وسط شلوغترین روزا ته دلمون خالیه و منتظریم یک نفر بیاد، مارو بفهمه، پیشمون بمونه.ما هم اینجاییم.همین حالا.