2777
2789
عنوان

زندگی با زن بابا خیلی سخته

| مشاهده متن کامل بحث + 1043 بازدید | 53 پست
میگه من نگفتم..کولی بازی درمیاره..بیا رودر رو کنیم..بدتر همونا که نفهمیدن اونا رو هم خبر میکنه

زیاد محلش نزار خودتم درگیرش نکن دیگه فک کنم همه بشناسنش با این اوصاف

تا پای جان برای ایران🇮🇷😍

حالا یه دوماهم تحمل کن بعد عروسی بگیرید و برو سر خونه خودت همینجوری جمع نکن بری خونه عموت بعدا پشیمو ...

آره خودم دوست ندارم کنار زن عموم باشم..نمیدونم چکار کنم این دیگه حرف نزنه..میترسم یه چیزای دروغ بره بگه بدتر جنگ راه بیفته تو فامیل بابامم که نیست چجوری ثابت کنم

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا یه دوماهم تحمل کن بعد عروسی بگیرید و برو سر خونه خودت همینجوری جمع نکن بری خونه عموت بعدا پشیمو ...

اره آفرین اینم هست 

اسی میتونی به عموت بگی میدونم شما نگران من هستید ممنون و... ولی تا زمان عروسی شرایط اومدن اونجا رو ندارم ( یه سری دلایل برا خودت ردیف کن) 

زیاد محلش نزار خودتم درگیرش نکن دیگه فک کنم همه بشناسنش با این اوصاف

نه همش از رو دلسوزی میگه..بهش گفتم تو خبر نداشتی من بیمارستان بودم..میگه کی؟کجا؟چی؟

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
اره آفرین اینم هست اسی میتونی به عموت بگی میدونم شما نگران من هستید ممنون و... ولی تا زمان عروسی شرا ...

میخام جمع کنم برم خونه داداشم..میترسم عروسمون ناراحت شه

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
آره خودم دوست ندارم کنار زن عموم باشم..نمیدونم چکار کنم این دیگه حرف نزنه..میترسم یه چیزای دروغ بره ...

ببین چیارو حرف درمیاره اونارو رعایت کن مثلا دیر اومدن حساسه حتما زود خونه باش فقط مدارا کن باهاش و دعوا و لج و لجبازی راه ننداز 

چون با فامیل هم وصلت کردی یکم دل حامی تو نازک کنی به هوای اینکه‌پشتم حرف میزنن من تازه عروسم چجوری س ...

آره به پسرعموهام بگم چی گفته و چکار کرده..دعوا میشه نمیخام سر و صدا بلند شه تو فامیل..اسمم بیفته سر زبونا

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
آره خودم دوست ندارم کنار زن عموم باشم..نمیدونم چکار کنم این دیگه حرف نزنه..میترسم یه چیزای دروغ بره ...

سعی کن این دوماه باهاش بمونی و با پنبه سر ببری و بهش هم تاکید کن من دوست ندارم بینمون اختلاف پیش بیاد از طرفی هم تمایل دارم هرچیزی تو خونمونه تو خونه هم بمونه و.... (یه جوری بگو ک بدتر نشه) 

ببین چیارو حرف درمیاره اونارو رعایت کن مثلا دیر اومدن حساسه حتما زود خونه باش فقط مدارا کن باهاش و د ...

باور کن من تا حالا کنکور داشتم هیچ جا نمیرفتم..عموم میگه از قد موت تا رنگ پوستت رو همه خبر شدن نمیخام دیگه اینجا باشی...

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
سعی کن این دوماه باهاش بمونی و با پنبه سر ببری و بهش هم تاکید کن من دوست ندارم بینمون اختلاف پیش بیا ...

اون الان قسم میخوره که من نگفتم..به شدت میترسه...احتمالا برا مادر و خواهرش تعریف میکنه اونا هم پخش کردن تو فامیل به گوش عموم رسیده

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
هیچ جا نرو عزیزم اون خونه خونه ی توام هست کسی حق نداره تورو از اونجا بیرون کنه

قصدش همینه من زودتر برم راحت شه

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
اون الان قسم میخوره که من نگفتم..به شدت میترسه...احتمالا برا مادر و خواهرش تعریف میکنه اونا هم پخش ک ...

اشکالی نداره برات مهم نباشه هر کسی ازت توضیح خواست با آرامش بهش توضیح میدی وگرن جوری رفتار کن که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده کلا خودتو درگیر حواشی نکن چه تو خونه پدرت چه خونه ی شوهرت همیشه بالغانه رفتار کن

اشکالی نداره برات مهم نباشه هر کسی ازت توضیح خواست با آرامش بهش توضیح میدی وگرن جوری رفتار کن که انگ ...

من درگیر نمیکنم..عموم تعصبیه..میگه نمیخام حرف عروسم تو فامیل بپیچه..وگرنه من اصلا این زنه رو آدم حساب نمیکنم..عموم گیر داده...نمیخام کنار این باشی

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792