هشت ساله ازدواج کردیم من الان 24سالمه دوتا بچه ی کوچیک دارم نمیدونم چجوری بدون پدر بزرگشون کنم البته خونه رو خودم گرفتم به اسم خودمه ولی هیچ حمایت مالی ندارم بچه هام یکی چهارساله ویکی دوساله هستن خیلی واسه آیندشون نگرانم چندساله اول زندگی شوهرم خیلی خوب بود بعد نمیدونم چرا خیانتاش شروع شد هربار میگفت غلط کردم ولی باز بعد یه مدت بایکی دیگه میرفت 😔💔
ازهیچ لحاظ خداشاهده واسش هیچ کمبودی نزاشتم کسی که دیشب فهمیدم باهاشه دوسال پیشم متوجه شده بودم ولی گفته بود که تکرار نمیشه ولی فهمیدم دوباره چندوقته باهاش حرف میزنه یه زنه متاهل که به خدا قسم سه تا بچه داره پسرش شاید فقط چهارسال ازمن کوچیکتر باشه نمیدونم چی تو اون زن دیده بخدا خیلی ازش سرترم اخه مگه زن متاهلم بایکی دوست میشه خدایا😭💔
خونه به اسم خودمه البته باپولی که خانوادم دادن گرفتم فقط همینو دارم خانوادم حمایتم میکنن ولی دیگه بعد جدایی تاکی میخوان حمایت کنن اونا یه شهردیگن من اصلا نمیخوام ازاینجا برم به اینجا خیلی عادت کردم بنظرت میتونم خودم تنهایی بزرگشون کنم🥹
دوستم و اطرافیانم و خودم بخاطر بچه هامون داریم زندگی میکنیم خیلی انتخاب سختیه ولی من آینده بچم برام خیلی مهمه طلاق عاطفی گرفتیم میدونم شاید بچه ها ضربه بخورن ولی من ترجیحم بچمه که آواره و معتاد نشه باید ببینی الویتت چیه