😥😥از وقتی بچه اومد...

مبارکه عزیزم.عادت میکنی.منم مشکلم همین بود.اما الان شیرینی هاشو که میبینم سختی هاش یادم میره.فقط موندم بچه داری قدیما هم همینقدر سخت بوده؟ چطور ۹تا ۹تا میاوردن پس

تقریبا از یکسالو نیم ب بعد ب همت خودت همه جی دزست میشه

مباركهههه عزيزم، اينا سختياى شيرين زندگيهههههه😍

وای استارترنگو. ....منم خیلی نگران این مساله هستم.هنوز2ماهمه همه چیم بهم خورده جه برسه به اون موقع......خدایاخودت کمکمون کن

عکس نی نیتو میزاری ببینم😊

من تا چهارماه اول واقعا گاهي قصد خودكشي و فكر طلاقم به ذهنم ميرسيد انقد اوضاعم خراب بود

بدون اينكه با شوهرم مسكلي داشته باشم ميگفتم بجه رو ميذارم پيشش از شر مادري راحت ميشم🙈🙈🙈

والا جاریای من الان 3 تا 3 تا دارن و همشون همو میزنن و بزرگ میشن . اخلاق تا اخلاق داریم 😂😂. البته بمن میگن باای اخلاقت بچه نیار اگرم اوردی نذار قاطی اینا بشه که سکته میکنی 😂😂😂

یه خانواده آمریکایی هستم که ۵ قلو دختر دارن + یه دختر بزرگتر. زندگی اونارو تو یوتیوب یه دور نگا کن حتما. یجوری راحت آدم کیف می کنه

 من دخترم چهار سالشه الان درکت میکنم که چی میگی 

ایتقدر اذیت شدم دو سال اول که نگو 

به قول خودت هیچ کاری نظم و برنامه نداشت ۲۴ ساعت در خدمت بچه صبح تا شب هم گریه میکرد به خدا دوست داشتم سر به نیستش کنم 

الان تازه یکم عاقل شده دخترم 

واقعا داغونم کرد 

ولی الان میبنم که خیلی ناشکر بودم 

الان تازه لذت بچه داشتن رو دارم درک میکنم 

یا ابلفضل......

دوستمون راست میگه منم فکر خودکشی به سرم میزد 

فکر کن یک سال تموم نتونستم تنها تا سر کوچه برم 

هوا هم سرد بود شیش ماه اول بچه 

فقط گریه میکردم

اي بابا آدم اينجوري منصرف ميشه از بچه آوري

خدا ميدونه من چي كشيدم

پسرم الرژي و ريفلاكس شديد داشت و اصلاااا نميخوابيد

فقط گاهي از شدت خستگي بيهوش ميشد

پيش صدتا از استاداي فوق تخصصمونم بردم رژيم اينا ميدادن ولي فايده نداشت گفتن فقط بايد صبر كني

يه بار يه هفته بود كلا سه ساعتم تو اون هفته نتونسته بودم بخوابم شده بودم پوست و استخون

كمك هم داشتم ولي انقدر استرس داشتم نميتونستم از استرس بخوابم وقتي صداي بچه ميومد

نزدیک تولد یک سالگیِ خوشگل پسرمه و منم این روزا خیلی خستم...خونه بهم ریخته، آشپزخونه بهم ریخته، اتاق خوابا بهم ریخته... فکر کنم تازه دو سه ماهه که میگم بچه‌‌داری واااقعا سخته...تا قبلش سخت بود ولی دلم نمیومد این حرف‌و بزنم... الآنم یه‌کم غصه میخورم و زود فراموش میکنم... بزرگ میشن دلمون واسه این روزا تنگ میشه.