2726
عنوان

زشته و برام حرف در میاره؟؟

730 بازدید | 13 پست

چند روز دیگه جشن سیسمونی میخوام بگیرم اول از همه بگم ک مراسم رو خودم و شوهرم داریم میگیریم یعنی سر ی موضوعی مامانم پول سیسمونی رو داد ب شوهرم برا انجام کاری و گفت دیگ لازم نیس برگردونید بجاش خودتون هرجور دوس دارین سیسمونی بخرین و...

خلاصه منو شوهرمم کم کم سیسمونی رو تهیه کردیم و الان میخوایم ی جشن کوچیک بگیریم خلاصه برای لباسی ک اون شب میخوام بپوشم چند تا مغازه رفتم اول از همه لباسی ک مناسبم باشه پیدا نکردم و در درجه دوم قیمت لباس ها خیلی بالا بود و برای فقط یک چند ساعت مراسم عصرانه واقعا ظلمه تواین شرایط بخوام لباس بخرم..

خب حالا بریم سر اصل مطلب مامانم یک دوستی داره ک پارسال مراسم سیسمونیش بود و یک لباس خیلی شیک دوخته بود اونروز دیدم مامانم لباس رو اورده ک بیا اینو بپوش تنم ک کردم دیدم ی ذره استین لباس تنگمه و از اونجایی ک مادرشوهرجان خیاط تشریف دارن بردم بهش نشون دادم ببینم میشه کاریش کنه اندازم بشه یانه و گفتم لباس مال کسیه وازش قرض گرفتم برای شب مراسم!!!

حالا الان خیلی پشیمونم بنظرتون تو دلش چی فک میکنه؟؟در مورد من چی فک میکنه؟؟ممکنه برام حرف در بیاره؟

اینم بگم ک مادرشوهرم خبر داره ازون قضیه پول و این مراسما ک خود پسرش داره میگیره و دستش یکم خالیه و اینکه مادرشوهرم زن خوبیه وتازه از موضوع لباس هم استقبال کرد وگفت برات درستش میکنم حیفه بری پول بدی برای یک شب.و اصلا تاحالا ندیدم سر این موضوفات حرف در بیاره اما میترسم اینبار خودمو الکی بی اجروقرب کنم😔

نه بگو جو نی نی سایت روم اثر گذاشته دارم تلاش میکنم از مادرشوهرم دیو دو سر بسازم 😐 خب اگه زن خوبیه و اهل اینچیزا نیست دیگه بهش فکر نکن 

دلم واسه مادرشوهر جونم تنگ شده 😭😭😭😭                                                          الکی مثلا مادر شوهر منم زن خوبیه 😉😉😉😃😃😃😃     لامصب خودش ب تنهایی ده تا  ترامپ و کیم جونگ اون و روحانیه  😐😐😐😐😐😐😧😧😧😧😧

حالا اون که اون بیچاره اهل حرف دراوردن نیست 

شما چرا فکر و خیال میکنی!!!!!!

انگار به صورت پیش فرص نسبت به مادر شوهر حساسبت داریم ما عروسا حتی اگر کلا بی تقصیر و ملایم باشه 😁😁😁 از مراسمت لذت ببر بذاربه بقیه هم خوش بگذره و با این فکر ها فصاروسنگین نکن

حال متکلم از کلامش پیداست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

وا چرا حرف در بیاره؟؟؟خودشم میدونه لباس بارداری بخری دیگه بجز همون چند ساعت لازم نمیشه...

واسه سیسمونی هم مامانت پول داده دیگه...باید خودت توفکرمیبودی و جمع میکردی تا زمان سیسمونیت

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

واقعا یک فکری مثل خوره چند روزه افتاده بود تو جونم ک این چه کاری بود من کردم واقعا هم همش اثرات جو نی نی سایته 😐که همه میا گن میگن مادرشوهرم فلان کرد فلان نکرد 

نه بابا چه عیبی داره ...تازه مطمئن باش میگه چه عروس فهمیده ای ک شوهرشو درک کرده...چون الان دستتون بستته ست مجبور شدی امانت بگیری...

خوب کاری کردی

دست و پا گیر ترین منتظرَت من هستم...بخورَد توی سرم ناله ی یا بنَ الحسنم..اللهم عجل الولیک الفرج
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز