خسته شدم از بی توجهی و بی مهریاش هرچی بیشتر محبت میکنم اون خودشو بالا تر میگیره هرچی بهش میگم بمنم توجه کن اهمیت نمیده خسته شدم خب منم احتیاج دارم ک دیده شم. 😔
انتظار دارن فقط ت خوب باشی هی بری سمتش بوس کنی نازشو بکشی مردم مردای قدیم
من نمیتونم دیگه اینکارارو بکنم ،نشستم سر جام هر دو بار ازدواجم دو تا مرد یببس به پستم خوردن ،اونم کی من ،کلا ادمیم که هی میچسبم به طرفم و ادم لمسی هستم ، همه احساساتم نابود و خاموش شده رفته
حقیقت تلخه خییییلی تلخ!این راهکارا که میدین چرته از دم.امان از مردی که زنشو بخواد و قدرشناس باشه تو زشت ترین لباسا تو بدترین شرایط جونشو فداتون میکنه ولی اگه نخواد هوری هم بشه زن به چشمش نمیاد .پس هی نگید سرخاب سفیدآب کن
در پی آن نگاه های بلند، حسرتی ماند و آه ه ه های بلند
خدا قسمت همه ازدواج و خوب و زن و مرد امیزاد بکنه ،،ما که نابود شدیم از دست این شوهرای .....
همون دیگ الان میگم کاش انقد زود ازدواج نمیکردم بیست سالم بود اونقد زبون ریخت اونمقع برام ک دیگ فک کردم بهتر ازون وجود نداره الان ک دیگ گذشته بیخیال شدم ت چهار سال کلا ادم دیگ ای شدم شخصیتم خیلی حساس بود الان به کل دیگ تاثیری روم نداره
شوهر منم دقیقا همین بود هنوزم هست ولی کمتر شده کلا خانوادگی این مدلین خیلی خشک و بی احساسن منم اولاش خیلی اذیت شدم ولی کم کم داره شبیه خودم میشه ولی من با دوستان موافقم توجهت کم کن بهش خیلی عالی جواب میده و تمرکزت بذار رو خودت و به خودت حسابی برس مثلا ثبت نام باشگاه میتونه استارت خوبی باشی وقتی اون خونه اس تو برو باشگاه