خانواده پدریم رو کلا نباید بیارم وسط بحثشونو بسیار آدم های سمی هستن من دو هفته است شهرستانم حاضر نشدم برم خونه پدربزرگم پیششون،چهار روزه اومدم روستای مادریم خودم تنها سر اینکه خونه کدومشون بمونم بحثه😂در این حد مهربون و خوبن ،دیشب رفتم خونه یکی از عمو های مامانم همشون توی یه کوچه هستن عموی مامانم تا صدامو شنید از خواب بیدار شد انقدر بغلم کرد حتی پیشونیم رو بوس کرد خیلی محبت دارن باز سر کوچه بودم عمو کوچیکه مامانم داد زد گفت فلانی بیا اینجا ببینم وقتی رفتم اونم باز سرمو بوسید و گفت باید بیای خونه شبم همینجا میمونی ناراحت میشم نمونی
بعد دختر عموی مامانم اصرار کرد دو روز خونش بودم خیلی راحت بودیم با هم الان میخوام برم خونه پدربزرگم شهر نمیذارن داشتم زنگ میزدم بابام گوشیمو گرفتن گفتن خودمون شب میآییم و میاریمش و بعد که قطع کردم گفتن حق نداری بری شب میمونی تا یک هفته مهمون مایی،کاش میتونستم با خانواده پدریمم انقدر راحت باشم ولی متاسفانه ادمای بد اخلاقی هستن و تا وارد خونشون میشی انرژی منفی خیلی اذیتت میکنه
اینشالله همیشه همینقدر خوب باشن و منم بتونم براشون جبران کنم این همه محبت رو❤️سعی کنیم همیشه محبت کنیم به هم یجوری نباشیم که فراری باشن ازمون بقیه