۲۵ سالمه مجردم تو اتوبوس بودم خانمه گفت سه تا بچه هامو گذاشتم خونه بعد سالها میخوام با دوستام برم بیرون صورتشم پر از لک بود که احتمالا بخاطر بارداری بود گفتم چند سالتونه گفت ۲۵ بعد مستاجرش بود و گفت کاش هیچوقت ازدواج نمیکردم گفتم عه همسن منین گفت بت نمیاد بت میخوره هجده نوزده سالت باشه😂حالا من از اینور مینالم چرا خواستگار ندارم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
این اه و ناله ها رو هم خیلی متاهلها دارن که میگت خوشبحال مجرد ها
مستاجری و جوش و لک هن که عجیب نییس
ولی اگر زندگیش اونقدرا بد بود انقدر بچه نمیاورد
دلتون بحالش نسوزه
یه دل میگه برم برم یه دل میگه نرم نرم طاقت نداره دلم دلم بی تو چه کنم پیش ای عشق زیبا زیبا خیلی کوچیکه دنیا دنیا با یاد تو ام هرجا هرجا ترکت نکنم سلطان قلبم توهستی توهستی دروازه های دلم را شکستی شکستی پیمان یاری به قلبم تو بستی تو بستی با من پیوستی
مامان من همسن من بوده ۴ تا بچه داشته. سال دیگ میشه ۵ تا
بزرگترای ما هروقت میخواستن موفقیتشونو و سختیهاشونو به رخ ما بکشن میگفتن ما همسن شما بودیم ۶تا بچه داشتیم
یه دل میگه برم برم یه دل میگه نرم نرم طاقت نداره دلم دلم بی تو چه کنم پیش ای عشق زیبا زیبا خیلی کوچیکه دنیا دنیا با یاد تو ام هرجا هرجا ترکت نکنم سلطان قلبم توهستی توهستی دروازه های دلم را شکستی شکستی پیمان یاری به قلبم تو بستی تو بستی با من پیوستی