مادر بزرگم تو نخاعش یه توده بود
عمل کرد
بعد گفتن دیگه نمیتونه راه بره
هرماه خونه یکی بود و ازش پرستاری میکردیم
امروز من و مامانم رفتیم بیرون
گوشی گذاشتیم رو دوربین ک اگه زنگ زد ب عمه هام ببینیم چی میگه
وقتی فیلم دیدیم حالمون خراب شد
وقتی ما میریم قشنگ از تخت اومد پایین رفت سراغ کابینتا
در یخچال باز کرد
اینا یعنییییی چییییی ۸سال چرا دروغ گفتهههه