خوشگل و جذاب بود قد بلند بود کاااملا هیکلش رو فرم بود آروم بود خیلی نازمو میکشید.. جلوی بقیه خیلی خیلی خوب باهام برخورد میکرد..هرررمشکلی داشتم باهاش درمیون میزاشتم کمکم میکرد
این پسر انقدر مهربون و محترم بود ک نیاز نبود هیچیو بهش گوشزد کنی
خودش میدونس چیکار کنه چیکار نکنه
ما از وقتی هجده نوزده ساله بود همو میشناختیم و دوسال بعدش وارد رابطه شدیم
ینی رسما زیر و بند زندگیشو میدونستم
پول میومد دستش حتی اگ کم بود سریع برا من یچیزی میگرف بی مناسبت . با اینکه خودش تو مضیقه بود
من بشششدت اهل ارایش بودم جوریکه فک میکردم اگ کسی بی ارایش منو بیینه وحشت میکنه واس همین با ارایش میزفتم ورزش حتی .. از وقتی امد تو زندگیم دیگ کم کم ارایش هم فراموش کردم.. هیچ عملی نداشتم رو صورتم تیپمم خیییلی معمولی اصلا امروزی نبودم ولی دیگ ارایشم نمیکردم حتی یه ریمل
از بسکه بهم حس خوب داده بود
بعد ها مشکلاتش زد بالا رسما صفر شد همه چیزش و یکسال و نیم لانگ دیستنس موندیم .. دیگه کم اورد و جدا شد
با اینکه الان هم از قبلا خوشگلترم و بیشتر ب خودم میرسم هم واقعا از لحاظ مالی خیلی پیشرفت کردم .. درسی هم امسال بهترین دانشگاها قبول میشم