بچه ها من مجبورم هرروز ریخت مادرشوهرو تحمل کنم.حتی خورد و خوراکمونم باهمه خسسسسته شدم
من😢خسته شدم
اختلاف پیش میاددد از قدیم گفتن دوریوو دوستیی
من شاید در اینده مجبور شم بکنم سخخخخته
دور هم هستیم نمیتونیم چه برسه نزدیک
[QUOTE=54035944]شمام با اونا زندگی میکنی
حق داری خیلی بد و سخته منکه حتی نمیتونم فکرشم بکنم امیدوارم هر چه زودتر مستقل بشین
از اول میدونستی این شرایط رو؟
میگن جهنمم این جوریه
با مادرشوهر تو یه اتاقی
وای یادم انداختی که چه زجرهایی کشیدم،سه سال تموم تحمل کردم،بخدا مثل کوزتم تو خونه شون کار میکردم
من قراره سال بعد با مادرشوهراینا تو یه ساختمون زندگی کنم.همینجوریش که دوریم ازهم حرف وحدیث در میارن.نزدیک هم باشیم چی میشه.البته شوهرم پشتمه ولی بازم نگرانم.😥
منم دو سال خونشون بودم خورد و خوراک ولی خواب میومدم خونمون
درکت میکنم عزیزم خیلی سخته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
