اول که اون رابطه سمی رو تموم میکردم
بعدم هرکاری که خودم صلاح میدونستم میکردم
مثلا اگه برنامه میریختم با دوستام برم رستوران
به مامانم میگفتم من امشب کار دارم یکم دیرتر میام
دیگه جزئیات رو نمیگفتم تا دخالت ایجاد نشه اگرم
مجبور شدم میگم نصیحت هاشونم گوش میدم تهش میگم
خداروشکر که دیگه بچه نیستم درحدی هستم که خودم. بتونم برا خودم تصمیم بگیرم ممنون از نگرانی تون ولی
فک کنم دیرتر بیام و تمام خداحافظی میکردم همین
برای همه کارام اینجوری میکردم تا کسی دخالت نکنه