دیشب خواب دیدم ک لباس عروس پوشیده بودم بعد روستامون ی کوچه داره سمت قبرستون مونده بودم اونجا بعد دورم پر بود ا ادم همه لباس مشکی پوشیده بودن و پیرزنا چادراشونو بسته بودن دور گردنشون(وقتی میرن فاتحه اونجور میبندن) و منم با لباس عروس وسطشون داشتم میرفتم سر قبرا
اونوق یکی هی بم میگفت چقد دیر اومدی
یبارم خواب یکی از مرده هارو دیدم دوباره ی صدا بم گف چقد دیر اومدی😐