نگو اینجوری
از لحاض کتک اینا بدبخت نیستم
از استرس و تنهایی و بی پولی و بی کولری و عقده هام و
خسته شدم
الان بهترم اما خب خیلی عصبی شدم
امشب بابام هی زر زد اخرش زد به سرم
خیلی نگرانم
از حقوق داداشم کار میکنه 12 میلیون برداشته یه نون برای ما نخریده مادرم مریض بود نای حرف زدن نداشت میکفت ندارم اما 12 میلیون داشته
داداشم و اجیم گذاشتن دکتر رفت
داداشم الان عصبیه هزار بار زنگ به بابام زده جواب نداده
گفته جمعه میام استخوناشو خورد میکنم