پدر همسرم قم.....ار بازی میکنه و شوهرم خبر نداره ، همه پولهاشو خرجه اون میکنه و روزانه از بقیه سه چهار میلیون قرض میگیره شارژ میکنه حسابشو بعد شوهرمم پرسیدنی میگه که نه بازی نمیکنم ، جدیدا رفته گوشی جدید با چک خریده که توی اون بازی کنه و خانوادشم خبر ندارن خدا میدونه کجا قایمش کرده
هر چی از شوهرم میخوام رد میکنه که من پول ندارم برات لباس بخرم باید سه هفته چهار هفته صبر کنی تا دشتم پر شه ، منم دیگه چیزی نگفتم
خانواده همسرمم خیلی علاقه و اعتقادی به دعا.... نویس و طالع...بینی و اینا دارن ، امروز فهیمدم که رفتن پیش دعا....نویس و ۵۰۰ از همسرم خواسته که به کارتش بزنه(باباش)
منم از یه نحوی از این جریان با خبر شدم بهش گفتم که به بابات پول زدی؟ شوک شد گفت که دیروز بابا پیام داده بود که پول بزن تو به من نگفتی پاک کردی؟ گفتم نه من حدسم این بود ، حالا هیچی نگفت قطع کرد ، یکم بعد زنگ زد که آره پول زدم به پدرم گفتم تو که پول نداشتی چطوری زدی ؟ گفت از همونجا که نداشتم زدم براش
میدونم دادن به دعا.....نویس