من یک ساله ازدواج کردم
زندگی خیلی بدی داشتم خانواده اذیتم کردن
دوران تحصیل بد وسخت وبدون جووونی کردن
تا اینکه با شوهرم آشنا شدم تو بیمارستان همکار بودیم
قبلا همگفتم بابت اینکه من مامابودم و اون دکتر حتی مامانم میگفت از سرت زیاد
خلاصه شوهرم گاهی میزنه تو سرم ولی خیلی خوبه و حالم پیشش خوبه
اما مشکل اینکع من به خاطر فشار عصبی زیاد بیماری خودایمنی تضعیف ماهیچه و اعصاب گرفتم
هیچیم راجع بهش نمیدونه و دارومیخورم خوبم فعلا
دکتر گفته اگه فشار عصبی حماه عصبی داشته باشی تشدید میشه اگه حالت خوب باشه ودوره درمان بگذرونی کاملا خوب میشی
این مدت خیلی تحت فشارم بازم از سمت والدینم
وحمله عصبی داشتم
میترسم بیماریم پیشرفت کنه و مجبور شم به شوهرم بگم