بیست روزه پسرم به دنیا اوردم
تو این مدت از مادری چیزی برای بچم کم نذاشتم از دوران سخت بارداریم و دردا و مشکلاتش و زایمان سختم و بعدش شب بیداری ها
دیشب پسرم یه بند گریه میکرد بخاطر کولیکش و رفلاکسش دکترشم دارو داد بهش میدم گفت صبوری کنید تا دورش بگذره
اما دیشب شوهرم عصبی شد فحاشی کرد بهم گفت عرضه بچه داری نداری و بچه رو ازم گرفت
مدام بهم حس بی ارزشی و دست پا چلفتی بودن میده
منم تجربه اولمه
خانما خیلی خالم بده نشستم گریه میکنم تو روز حالم بده و همش اشکتو چشمم دارم
تازه خودش کم بود مادرشممیاد میشینه میگه بچه ات باباشو بیشتر دوست داره
انگار من کاری برای این بچه نکردم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭