خانوما ما تو شهر زندگی می‌کنیم. پدر مادر شوهرم تو روستا. زود به زود بهشون سر میزنیم. همین هفته دو سه روز پیششون بودیم. پنجشنبه شبا پدرشوهرم میره هیئت و ما معمولا میریم با مادرشوهرم میمونیم که تنها نباشه. حالا امشب من نذاشتم شوهرم بره پیشش و اونم برای اولین بار تنها موند. چن تا دلیلم برای کارم داشتم. یک " مادرشوهرم همیشه بهم میگه مث پیرزنایی آرایش نمیکنی به خودت نمیرسی از لباسایی که میخری بدم میاد. به خودم نمیگه ها پیش بقیه بهم میگه
خب
چ مادرشوتر روستایی باکلاسی
برای من برعکسه
خب
بنظرم عذاب وجدانت بیخوده چون بار اوله احتمالا حرفتو به کرسی نشوندی اینطوری فکر میکنی.
حالا چند ساعت تنها بمونن چه اتفاقی میفته بچه که نیستن
خودت نرو ولی اگه احتیاج داره خب شوهرت پسرشه بذار بره ولی خب اختیار خودت رو داری میتونی نری
روستاشون به شهر نزدیکه؟؟؟
لابد دوست داره به خودت برسی
وای خدا یه روزی زن پسرم قرار نزار بچم بیاد پیشم😭😭😭
دلیل دوم " چن روز پیش پدرشوهرم یه پولی داشت اورد داد به مادرشوهرم. نزدیک یه میلیون بود. بعدش اومد گفت زن از اون پولی که بهت دادم به هر کدوم از عروسا یکم بده. بعد مادرشوهرم حاشا کرد که کدوم پول ؟ من اون پولو لازم دارم برا خودم چیزی میخرم. پدرشوهرم گفت اشکال نداره به ار عروس ۱۰۰ تومن بده من بعدا بهت میدم. ولی نداد که نداد. بعد چن روز گفت اون پولو بین بچه های دخترم پخش کردم دادم به اونا ! منم واقعا ناراحت شدم
ای بابا خب به خودت برس و لباسای گرون بخر و تیپ بزن
اینکه خیلی خوبه شاید دلش میخواد با عروسش قر بیاد😅
بسیار کارخوبی کردی یکی دیگه میره هیعت بتوچه که بری مراقب باشی من نمیفهممم شماهاازدواج میکنید چراهمش توخونه اینواونی بشین سرزندگیت مادرشوهرت بایدعذاب وجدان داشته باشه ن تو و دیگم کوتاه نیاااا بزار دخترش ک پول داده بهش بیادپیشش بمونه
اسی فکر میکنم بهت حسودی میکنه یا خودتو باخودش مقایسه میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز