اول فک کردم دارم اشتباه میکنم بعد که زنش صدا زد کامی مطمئن شدم
یه ماشینه پارک بود منم تو تاکسی پشتشون بودم بعد شیشه ها پایین بود، یه خانمه از ماشین پیاده شد درومحکم کوبید شوهرش که سمت شاگرد نشسته بود داد زد سرش خیلی بلند ، خانمه گفت بسه کامی بعد پیاده شد دیدم کامبیز دیربازه رفت خودش پشت فرمون نشست
تاحالا سلبریتی ندیده بودم الحق خانمه چه خوشکل بود