با پسر معلم مون رل بودم فرداش امتحان داشتم هیچی نخونده بودم به سرم زد با دوست پسرم برم قرار
خلاصه آقا ما از شب تا صبح با هم بودیم من لای کتاب رو هم باز نکرده بودم فرداش رفتم مدرسه معلم گفت تو که زرنگ کلاسی تو چرا نخوندی گفتم یه مشکلی پیش اومد عصرش با کلی نگرانی دوست پسرم و فرستادم به مامانش اصرار کنه نمره امتحانو بهم صفر نده خلاصه اونم با کلی التماس و... مامانشو راضی کرده بود تو همون حین مامانش گردنشو دیده بود که کبوده😭😂
فرداش تو کلاس برگشت بهم گفت مثل اینکه اون روز خیلی بهت خوش گذشته بود درس نخونده بودی🤦🏻♀️🤣💔
اون لحظه از خجالت آب شدم🥲😂
ولی اینو بگم خیلی پایه بود خیلی زیاد بهترین و پایه ترین معلم عمرم بود ولی صد حیف بعد دو سال با پسرش بهم زدم هنوزم دوسش دارم