وقتایی که مشغولم و بعدش که خیلی خسته ام اصلا اینجور چیزا برام مهم نیست
ولی وقتایی که تایم دارم برای فکر کردن، احساس میکنم از آدمای به درد نخور متنفرم
اینجوری نه که خیلیا میگن مثلا این آدم تلاش نمیکنه چه آدم به درد نخوری
خیلی بدتر
یعنی افکار هيتلری میاد سراغم که چی میشه یه آدم بزرگ بشم که فقط ژن برتر انسان رو برای پیشرفت نگه داریم و بقیه رو یا بکشن یا یجا حبس کنن
خودم به اندازه کافی با این حس زجر میکشم و میدونم غلطه پس لازم نیس بهم بپرین
فقط میخوام بدونم تجربش داشتین؟ چیکار کردید بعدش؟ من چیکار کنم؟ همه انسان ها حق زندگی و انتخاب دارن بنظرم اما وقت این افکار که میشه میگم کره زمین ۸ میلیارد آدم رو چجوری تو خودش جا بده وقتی آدمایی مثل متجاوز ها، دزد ها، کلاه بردار ها هنوز زنده هستن
یا کسایی که تو زندگی انتخاباشون خیلی سطحیه..